سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : یکشنبه 91/12/20 | 1:9 صبح | نویسنده : علی اصغربامری

به نام خدا

ربنای اول، سوره آل عمران از سوره های مدنی - آیه شماره 8


         متن عربی :



         رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنتَ الْوَهَّابُ


          ترجمه فارسی :


           بارالها ، دل های ما را به باطل میل مده پس از آنکه به حق هدایت فرمودی ، و به ما از لطف خویش اجر کامل عطا فرما که همانا تویی بخشنده بی عوض و منت .


           ترجمه انگلیسی:


            lord, do not cause our hearts to swerve after you have guided us. grant us your mercy. you are the embracing giver.



                   ربنای دوم، سوره مومنون از سوره های مکی - آیه شماره 109


                   متن عربی :


                  إِنَّهُ کَانَ فَرِیقٌ مِّنْ عِبَادِی یَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ


                 ترجمه فارسی:


                  زیرا شمایید که چون طایفه ای از بندگان صالح من روی به من آورده و عرض می کردند بارالها ما به تو ایمان آوردیم ، تو از گناهان ما درگذر و در


                   حق ما لطف و مهربانی فرما که تو بهترین مهربانان هستی .


                   ترجمه انگلیسی:


                    among my worshipers there were a party who said: "lord, we believed. forgive us and have mercy on us: you are the best of the merciful."


                   ربنای سوم، سوره کهف از سوره های مکی - آیه شماره 10


                    متن عربی :


                    إِذْ أَوَى الْفِتْیَةُ إِلَى الْکَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً وَهَیِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا


                     ترجمه فارسی :


                      آنگاه‌ که آن جوانان کهف ( از بیم دشمن ) در غار کوه پنهان شدند از درگاه خدا مسئلت کردند بارالها تو در حق ما به لطف خاص خود رحمتی عطا فرما


                     و بر ما وسیله رشد و هدایتی کامل مهیا ساز .


                      ترجمه انگلیسی :


                      when the youths sought refuge in the cave, they said: "lord give us from your mercy and furnish us with rectitude in our affair



                      ربنای چهارم ، سوره بقره از سوره های مدنی - آیه 250



                      متن عربی :



                       وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ



                       ترجمه فارسی :



                        چون آنها در میدان مبارزه جالوت و لشکریان او آمدند از خدا خواستند که بار پروردگارا به ما صبر و استواری بخش و ما را ثابت قدم دار و ما را



                      بر شکست کافران یاری فرما .




تاریخ : شنبه 91/12/19 | 4:7 عصر | نویسنده : علی اصغربامری

به نام خدا

نماز و برائت
در نماز از غضب شدگان و گمراهان برائت مى جوئیم و مى گوئیم : ((غیرالمغضوب علیهم و لاالضالّین ))
در قرآن افراد واقوامى مورد غضب قرار گرفته اند: فرعون ها، قارون ها، ابولهب ها، منافقان ، علماى بى عمل ، یهودیان رباخوار و تن پرور که دنباله رو دانشمندان دنیاپرست و قانون تراش رفته اند. درباره این گروه ها، کلمه غضب و لعنت بکار رفته است و گروه ها و افرادى گمراه شناخته شده اند، گرچه خداوند در دنیا آنان را گرفتار قهر خودش نکرده باشد.
نماز و تسبیح
در رکوع و سجود، با گفتن سه بار ((سبحان اللّه )) یا یک بار ((سبحان ربّى الاعلى و بحمده )) در سجده یا ((سبحان ربّى العظیم و بحمده )) در رکوع خداوند را تسبیح مى کنیم .
بگذار لااقل از ذرّات خاک ، شن ، جمادات ، گیاهان و ستارگان عقب نباشیم . اگر به گفته قرآن همه چیز در حال تسبیح است چرا ما نباشیم ؟!
(( یسبّح للّه ما فى السموات و ما فى الارض ))(90)
تسبیح گوى او نه بنى آدمند و بس ggggg هر بلبلى که زمزمه بر شاخسار کرد.
ذرات هستى ، تسبیح خدا مى کنند گرچه به گفته قرآن ما تسبیح آنها را نمى فهمیم .
در قرآن مى خوانیم که هُدهُد نزد سلیمان آمد و از خورشید - پرستى مردم منطقه اى که رهبرى آنها را زنى به عهده داشت ناله کرد! اگر هُدهُد توحید و شرک را مى فهمد و بدى آن را درک مى کند و زن و مرد را تشخیص مى دهد و گزارش آن را به حضرت سلیمان مى دهد، چه مانعى دارد سبحان اللّه هم بگوید؟ مگر قرآن نمى گوید: مورچه اى به باقى مورچگان گفت : به لانه هاى خود بروید که این سلیمان و لشکر او هستند که شما را ناآگاه پایمال مى کنند. چه مانعى دارد مورچه اى که نام افراد را مى داند سبحان اللّه هم بگوید.
یکى از نام هاى نماز قرآن است
در آیه 78 سوره اسراء که به زمان نماز اشاره کرده ، مى فرماید:((اقم الصلوة لدلوک الشمس الى غسق اللّیل و قرآن الفجر انّ قرآن الفجر کان مشهودا))
از اوّل ظهر تا نیمه شب (91) چهار نماز ظهر وعصر ومغرب و عشا باید خوانده شود و مراد از ((قرآن الفجر)) همان نماز فجر است که به گفته روایات ، فرشتگان شب و روز بر انجام آن شهادت مى دهند. در این آیه به جاى ((صلوة الفجر)) عبارت ((قرآن الفجر)) آمده است .
نماز و پاکى
((یا ایّها الّذین آمنوا اذا قُمتم الى الصلوة فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الى المَرافق وامسحوا برؤ سکم و ارجلکم الى الکعبین ... ما یرید اللّه لیجعل علیکم من حَرج ولکن یرید لیُطهّرکم و لیتمّ نعمته علیکم لعلّکم تشکرون ))(92)
قرآن براى وضو وغسل وتیممّ آثارى را بیان کرده است :
1-
((لیطهّرکم ))تا شما را پاک کند.
2-
((لیتمّ نعمته علیکم )) تا خداوند نعمتش را بر شما تمام کند.
3- لعلّکم تشکرون تا شما شکرگزار شوید.
4-
((واللّه یحب المطهّرین ))(93) خداوند پاکان را دوست دارد.
اگر پاکى ظاهرى این همه آثار دارد، پاکى دل از نفاق ، ریا، شرک ، شک ، بخل ، حرص وسایر آفات چه آثارى خواهد داشت .
پاکى معنوى به قدرى ارزش دارد که خداوند از کسانى که دوست دارند پاک باشند ستایش کرده و مى فرماید در مسجدى نماز بخوانید که در آن مردانى هستند که دوست دارند پاک باشند.
((فیه رجال یحبّون ان یتطهروا))(94)
نماز همتاى رهبرى است
در قرآن دوبار کلمه ((و من ذرّیتى )) بکار رفته است که هر دوبار از زبان مبارک حضرت ابراهیم است .
یک بار زمانى که بعد از آزمایشات بسیار سنگین از طرف خداوند به مقام رهبرى رسید، فورا از خدا خواست که ذریّه من هم رهبر شوند. ولى در جواب شنید ظالم رهبر نمى شود (اگر از ذریه تو ظلمى سر زند رهبر نخواهد شد) بار دیگر در دعائى که براى اقامه نماز داشت فرمود:
((و من ذریّتى )) یعنى خداوندا ذریّه و نسل مرا نیز از بر پا کننده گان نماز قرار بده . بنابراین مقام نماز در نزد ابراهیم مثل مقام رهبرى و همتاى آن است .
نماز و لباس
در روایات اسلامى مى خوانیم که امامان ما براى نماز لباس مخصوص داشتند، لباس شرفیابى به حضور خداوند، بخصوص نماز عید و جمعه را با لباس مخصوص برگزار مى کردند. در نماز باران سفارش شده که امام جماعت لباس خود را وارونه بپوشد تا نشانه تذلّل وخشوع بیشترى باشد.
این دستورها نشان مى دهد که نماز یک سرى آداب و تشریفات مخصوص به خود دارد. نماز یک پرواز معنوى است که بدون آمادگى هاى همه جانبه امکان ندارد، تمام آداب وشرایط و احکام نماز را مى توان نشانه اهمیّت آن دانست وآن را به یک آداب رسمى همراه با تشریفات ویژه تشبیه کرد.
امام رضا علیه السّلام لباسى را که در آن یک میلیون رکعت نماز خوانده بودند به
((دعبل )) شاعر انقلابى که بیست سال فرارى دستگاه بنى عباس بود ودر سن حدود 90 سالگى بعد از نماز صبح شهید شد، جایزه دادند ومردم شهرستان قم براى خریدا آن لباس پول ها دادند، ولى دعبل آن را نفروخت .
نماز و دعا
علاوه بر دعاهایى که در قنوت مى خوانیم ، هر نمازگزار با گفتن جمله ((اهدنا الصراط المستقیم ))از خداوند بهترین نعمت ها را که نعمت هدایت است مى خواهد. هم قبل از شروع به نماز یک سرى دعا وارد شده وهم در تعقیب نماز. به هر حال هر کس نماز بخواند، اهل دعا ونیایش هم مى شود.
البتّه دعا کردن هم آدابى دارد، اوّل باید از خداوند متعال تمجید کرد، بعد گوشه اى از نعمت هاى او بخصوص نعمت معرفت و اسلام و عقل و علم و ولایت و قرآن را نام برد و از او تشکّر کرد، بر پیامبرش صلوات فرستاد و بعد بدون آن که کسى بفهمد، یادى از خطاهاى خود کرد و از او عذر خواست ، بعد صلوات فرستاد و دعا کرد آن هم دعا به همه مردم و والدین و کسانى که بر ما حقّ دارند.
نماز نیز آمیخته اى از توصیف وحمد خدا وبیان نعمت هاى او و طلب هدایت و رحمت اوست و با
((دعا)) پیوندى عمیق دارد.
نماز و جایگاه خاص آن در میان عبادات
در آیه 162 سوره نساء، خداوند براى دانشمندان واقعى ، سه ویژگىِ نماز، زکات و ایمان به خدا را مطرح مى کند، امّا هنگام نام بردن از این عناوین ، عنوانِ نمازگزار را در قالب مخصوص بیان مى کند و مى فرماید:
((الراسخون فى العلم ...))
((المقیمین الصلوة ))
((المؤ تون الزکاة ))
((المؤ منون باللّه ))
اگر به این چهار کلمه نگاه کنید، مى بینید بیان نماز تفاوت دارد، باید بگوید: ((والمقیمون )) تا با ((راسخون )) و ((مؤ منون )) همسان باشد، ولى ((مقیمین )) گفته یعنى قصد مخصوص براى نماز دارم .
همچنین حضرت ابراهیم مى گوید:
((انّ صلاتى و نسکى ))(95)با اینکه کلمه ((نُسُک )) به معناى عبادت است و شامل نماز هم مى شود، ولى نام نماز را مخصوصا جداگانه مى برد تا اهمیّتش را برساند.
در آیه 73 سوره انعام مى خوانیم :
((اوحینا الیهم فعل الخیرات و اقام الصلوة ))ما به انبیا کارهاى خوب و بر پا داشتن نماز را وحى کردیم و با اینکه نماز نیز جزء کارهاى خوب است ، امّا نام آن جداگانه در کنار خیرات برده شده و این توجّه قرآن بخاطر اهمیّت نماز است .
نماز خاشعانه اوّلین شرط ایمان
((قد افلح المومنون الذینهم فى صلاتهم خاشعون ))(96)
قطعا مؤ منین رستگارند آنها کسانى هستند که در نمازشان خشوع دارند.
ناگفته نماند که در مکتب انبیا، رستگارى حتمى از معنویّت است ، ولى در مکتب طاغوت ها رستگارى حتمى از زور وقدرت است . فرعون فریاد مى زد که
((قد افلح الیوم من استعلى ))(97)
امروز هر که پیروز شود او رستگار خواهد بود.
به هر حال هر کسى هر نوع کار خیر و خدمت به مردم انجام دهد، ولى نسبت به نماز کوتاهى کند رستگار نخواهد بود.
نماز و نشاط
قرآن از منافقین چنین یاد مى کند که آنها با کسالت نماز مى خوانند، نه عاشقانه :
((و اذا قاموا الى الصلوة قاموا کُسالى ))(98)
همچنین در آیه 54 سوره توبه از انفاق بدون عشق به شدّت انتقاد شده است :
((لایاءتون الصلوة الاّ و هم کُسالى و لاینفقون الاّ و هم کارهون ))دلیل آن هم روشن است : هدف از عبادت و انفاق رشد معنوى است و شرط تحصیل آن علاقه است .
مراتب و درجات اهل نماز
بعضى نماز را با خشوع مى خوانند:((والذینهم فى صلوتهم خاشعون ))(99) خشوع ، ادب جسمى و روحى است .
رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله دید که شخصى در حال نماز با ریش خود بازى مى کند، فرمودند: اگر او روح خشوع داشت ، هرگز این کار را نمى کرد.
(100)
بعضى نسبت به نماز مراقبند: ((و هم على صلوتهم یحافظون ))(101)
بعضى کار را به خاطر نماز رها مى کنند: ((رجال لا تلهیهم تجارة ولا بیع عن ذکر اللّه ))(102)
نه تجارت دائمى و نه بیع موقّت ، مانع آنها از ذکر خدا نیست .
بعضى با نشاط به سوى نماز حرکت مى کنند:
((فاسعوا الى ذکراللّه ))(103)

بعضى بهترین لباس را براى نماز مى پوشند: ((خذوا زینتکم عند کل مسجد))(104)

بعضى عشق ثابتى نسبت به نماز دارند: ((الذینهم على صلوتهم دائمون ))(105)

امام باقر علیه السّلام فرمود: مراد دوام بر نمازهاى مستحبّى است . چنانکه مراد از((على صلاتهم یحافظون ))(106)
حفاظت بر نمازهاى واجب است که با شرائط انجام گیرد.
بعضى براى نماز سحرخیزى دارند:
((فتهجّد به نافلة لک ))(107)
در این آیه ، خطاب به پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله است که : پاسى از شب را از خواب برخیز وقرآن بخوان . مفسّران اسلامى این تعبیر را اشاره به نماز شب دانسته اند.
بعضى شب را با نماز، صبح مى کنند:
((یبیتون لربهم سجدا و قیاما))(108)
و بعضى سجده اى همراه با اشک دارند: ((سجدا و بکیّا))(109)
(خدایا! شرمنده ام که این مراحل را مى نویسم ، ولى خودم یکى از این مراحل را طى نکرده ام ).
اى خواننده عزیز! تو به من کارى نداشته باش .
نماز با ما سخن مى گوید
طبق آیات وروایات ، کارهاى انسان در برزخ وقیامت در برابر او مجسّم مى شود. کار خوب در قالب نیکو و کار زشت در قالب زشت . زشتى و زیبایى کارها بدست خود ماست .
در روایات مى خوانیم نماز خوب را فرشته در قیافه زیبا بالا مى برد و نماز مى گوید:
((حفظک اللّه کما حفظتنى )) خدا ترا حفظ کند همان گونه که تو مرا حفظ کردى . ولى نمازى که با شرائط و دستوراتش اقامه نشود، فرشته آن را به صورت تاریک بالا مى برد و نماز مى گوید: ((ضیّعک اللّه کما ضیّعتنى ))خداوند تو را ضایع کند، همان گونه که تو مرا ضایع کردى .(110)
نماز تمام دین است
تمام دین در نماز است و نماز در تمام دین جریان دارد:
اصول دین (توحید، نبوّت و معاد) در نماز است .
روزه در نماز است . (ترک خوردن وآشامیدن برخى امور دیگر)
نماز در حج است ، (نماز طواف ونماز نساء) وکعبه ، قبله نماز.
نماز در جهاد است . (نماز خوف )
خمس و زکات مقدّمه نماز است .
نماز، بهترین امر به معروف و نهى از منکر است .
نماز، ملاک قبولى تمام اعمال و ولایت شرط قبولى نماز است ، پس تولّى و تبرّى شرط قبولى تمام اعمال است .
قرآن ، در نماز و نماز، در قرآن است .
نماز و مراعات ضعفا
رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله حضرت على علیه السّلام را به عنوان نماینده خود به سوى یمن فرستاد. هنگام عزیمت ، حضرت پرسید: نحوه نماز من با مردم چگونه باشد؟
پیامبر صلّى اللّه علیه و آله فرمودند: با مردم به گونه اى نماز بخوان که ضعیف ترین آنها بتواند با تو همراه باشد وبرآنان رحمت آر.
(111) (قنوت ورکوع و سجده هاى طولانى برمردم فشار است )
سبک شمردن نماز
فاطمه زهرا علیها السّلام از پدرش رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله نقل مى کند که هر کس نماز را سبک شمارد، در دنیا و در قبر وبرزخ و در قیامت ، به پانزده بلا گرفتار مى شود از قبیل :
1- برکت از عمر و مال او برداشته مى شود.
2- نورانیت صالحان را از دست مى دهد و کارهایش بى پاداش مى ماند.
3- نه دعایش مستجاب مى شود و نه مشمول دعاى خوبان مى شود.
4- لحظه مرگ با عطش و گرسنگى و ذلیلانه مى میرد.
5 - انواع فشارها وبلاها در قبر وبرزخ نصیبش مى شود.
6- در قیامت حساب و عذاب سخت داشته و از لطف خداوند محروم است .




تاریخ : شنبه 91/12/19 | 3:42 عصر | نویسنده : علی اصغربامری

به نام خدا

نماز و انتخاب دوست
در حدیث است : یکى از برکات مسجد و نماز، پیدا کردن دوست خوب است .(71)
انسان در زندگى اجتماعى خود نیاز به دوست دارد و نقش مثبت یا منفى دوست در زندگى انسان بر کسى پوشیده نیست . مسجد بهترین مرکز دوست یابى است .
کسانى که به مسجد مى روند براى بندگى خدا مى روند. حیله ها و خودنمایى ها را کنار مى گذارندو انسان مى تواند در میان مردم مسجد، دوست خود را انتخاب کند.
اگر شخصى اهل نماز نبود، چرا با او دوست شویم ؟ او که با خدا قهر است ، با من نیز دوست نخواهد بود. او که الطاف خدا را فراموش ‍ مى کند، خدمات مرا هم فراموش خواهد کرد. او که با مؤ منین وفادار نیست ، چگونه اطمینان دارى با تو وفادار بماند؟
نماز و انتخاب همسر
در اسلام سفارش شده که اگر کسى اهل مسجد و جماعت نیست و عملا به عبادت و وحدت و امّت ، بدون عذر پشت پا مى زند، او را بایکوت کنید، او را به عنوان همسر خود انتخاب نکنید. عمل به همین دستور مى تواند مساجد را پر کند، زیرا جوانان که فهمیدند رها کردن مسجد و مسلمین به قیمت طرد عملى آنان تمام مى شود هرگز مساجد را رها نخواهند کرد.
نماز و امداد به مردم
یکى از برکات نماز به خصوص در مساجد، امدادگرى است ، همیشه محرومان به مساجد روانه مى شدند و مشکلات خود را با مردم در میان مى گذاشتند و در آن مکان مقدّس آن را حل مى کردند. سابقه این کار از زمان رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله بوده است و قرآن صحنه اى را نقل مى کند که فقیرى وارد مسجد شد و از مردم استمداد کرد. کسى به او توجّهى نکرد و فقیر با ناله به خداوند حال خود را گفت . حضرت على علیه السّلام مشغول نماز بود به
فقیر اشاره کرد و او جلو آمد و حضرت در حال رکوع انگشتر خود
را به او داد، آیه نازل شد که : رهبر شما فقط خداوند و پیامبرش و کسانى اند که در حال رکوع انفاق و به فقرا رسیدگى مى کنند.
همین که مردم آیه را شنیدند به مسجد آمدند تا ببینند این آیه درباره چه کسى نازل شده است . فهمیدند که مورد آیه شخص على بن ابیطالب علیهما السّلام است .
به هر حال ، امدادرسانى به جبهه هاى جنگ و کمک به فقراء از مسجد و در سایه برکات نماز بوده و خواهد بود.
مسلمین از پایگاه مساجد به جبهه مى رفتند، انقلاب اسلامى ایران هم از مساجد شروع شد.
اجتماع مردم در مسجد برکاتى دارد که با نوشتن چند سطر حقّ آن ادا نمى شود.
در قرآن بارها نماز و انفاق ، نماز و زکات ، نماز وقربانى ، در کنار هم آمده و در حدیث هم مى خوانیم نماز کسى که زکات ندهد قبول نیست .
نماز و اقتصاد سالم
در نماز باید لباس ومکان وآبى که براى غسل و وضو استفاده مى شود حلال و طبق دستور اسلام باشد واگر دگمه یا نخى از لباس یا قطره اى از آبى که براى نماز مصرف مى شود از طریق نامشروع تهیه شده باشد نماز باطل است .
جالب اینکه اگر بخواهیم نماز و دعاى ما قبول واقع شود باید لقمه اى را که مصرف مى کنیم نیز حلال باشد.
آرى همانگونه که هواپیما براى پرواز، بنزین مخصوص مى خواهد، پرواز معنوى انسان نیز لقمه حلال لازم دارد.
نماز و تشکیلات
چنانچه براى امام جماعت حالتى پیش آید که نتواند به نماز ادامه دهد، یکى از کسانى که پشت سر او در نزدیکى او هستند در همان حال امامت را به عهده مى گیرد و این نشانگر آن است که برنامه هاى اسلامى با رفتن یک فرد نباید بهم ریزد، بلکه باید تشکیلات و نظام چنان پایه گذارى و برنامه ریزى شود که هرگاه فردى رفت نظام از هم نپاشد و تشکیلات همچنان پا بر جا باشد. مهمّ، تداوم راه است ، هر چند پیشوا عذرى پیدا کند.
نماز و محبّت
تعاون و محبّتى که میان مسجدى هاست میان دیگران نیست .
در نظام زندگى مسجدى ها همین که یک نفر دو سه روز نیامد احوالش را مى پرسند. اگر مریض است عیادتش مى روند، اگر مشکلى دارد حل مى کنند، مسجدى ها احساس غربت نمى کنند. کسى که هیچ فرزند وبرادرى نداشته باشد ولى سروکارش با مسجد باشد احساس مى کند همه مردم برادر و فرزندش هستند. بارها دیده شده یک مسجدىِ ساده که از دنیا مى رود مجالس او پر رونق ، مغازه ها براى او بسته و تشییع جنازه او شلوغ و با شکوه است .
اینها نشانه پیوند قلبى و محبّتى است که در خانه خداوند با مؤ منین ایجاد مى شود.
یک مسجدى در خود یک دلگرمى احساس مى کند، مردم را در غم و شادى خود شریک مى داند و هرگز این عواطف گرم از دوستان مسجدى را نمى توان با چیزى مقایسه کرد.
نماز و آبرو
کسانى هستند که در محله خود حاضر به کار خلاف نیستند، چون مردم او و بستگانش را مى شناسند، ولى اگر همین اشخاص به منطقه ناشناسى هجرت کنند، خلاف براى آنان سنگینى قبلى را ندارد.
شرکت در نماز، انسان را وابسته به مسجد و اسلام و مردم مى کند و براى مسجدى سیمائى از تقوى مى سازد که با این عنوان حتّى المقدور حاضر به خلاف نیست ، مى داند که کار خلاف ، آبروى مذهبى او را مى برد، لباس قدسى و محبوبیّت را از تنش بیرون مى آورد، ولى افرادى که از مردم و اسلام و مسجد بریده اند، خلاف کارى برایشان خیلى سختى ندارد، او عنوان مذهبى پیدا نکرده تا غم از دست دادنش را بخورد.
آرى ، کسى که لباس سفید بپوشد خودش روى زمین آلوده نمى نشیند.
نماز، اصلاح فرد و جامعه است
قرآن کریم در کنار اقامه نماز مى فرماید:((انا لا نضیع اجر المصلحین ))(72) ما پاداش اصلاح طلبان را ضایع نمى کنیم .
معلوم مى شود نماز اگر درست برگزار شود واحکام و شرایط ظاهرى وباطنى آن مراعات شود، جامعه به طرف صلاح مى رود. نمازگزار در واقع یک نفر مصلح است .
عبادت با گوشه گیرى نیست ، بلکه با اصلاح جامعه است و نمازگزاران باید مفاسد را از جامعه بردارند.
نماز و سیاست
در روایات مى خوانیم : اگر انسان تمام عمرش را به نماز مشغول باشد، آن هم در کنار کعبه در شهر مقدّس مکّه ، ولى رهبرى الهى را نپذیرد نمازش قبول نیست .
مشکل امروز مسلمانان آن است که نماز مى خوانند ولى رهبرانشان افراد ترسو و وابسته و دست نشانده و بدون ملاک هاى الهى اند. با زبان از خداوند راه مستقیم مى خواهند، ولى در عمل بیراهه مى روند.
نماز و مشورت
در سوره شورى که صفات مؤ منین را مى شمرد مى فرماید:((واقاموا الصلوة و امرهم شُورى بینهم ))کار آنان بر اساس مشورت است و اقامه نماز مى کنند.
از این آیه معلوم مى شود در مجلس مشورتى در هر رده اى که هستند باید نسبت به اقامه نماز حساس باشند. اگر مشورت مهم است نماز مهم تر است . اگر براى شرکت در مجلس شورا و انتخابات ، این همه بودجه و سرمایه گذارى صرف پر کردن صندوق هاى راءى مى شود باید براى پر کردن مسجد هم کمى سوز و تلاش باشد.
نمازجماعت در جبهه
در آیه 102 سوره نساء مى خوانیم : اى پیامبر! هرگاه در میان رزمندگان بودى نماز به پا دار، ولى چون دشمن مسلّح در برابر شماست ، اوّلا همه به تو اقتدا نکنند. ثانیا کسانى که اقتدا مى کنند مسلّح باشند ورکعت دوّم را براى خودشان سریع تمام کرده وبروند جاى دسته دیگر وآن دسته دیگر در رکعت دوّم به تو اقتدا کنند که هم جماعت تعطیل نشود و هم از دشمن غفلت نشود و هم میان سربازان اسلام تبعیض صورت نگیرد. مسلمانان باید در تعویض شیفت و جابه جا شدن نیروها چنان سریع عمل کنند که به رکعت دوّم برسند ضمنا باید سربازان قبل از نماز با وضو باشند و احکام نماز در حال جنگ را بدانند و اینکه در صحنه جنگ ، دو رکعتى است .
این آیه قابل تبدیل به یک فیلم نامه بسیار زیباست ، که در آن اهمیّت نماز جماعت و سرعت کار و عدالت و رفع تبعیض و توجّه به خدا همراه با غفلت نکردن از دشمن مطرح است .
زینت مسجد
قرآن مى فرماید: ((المال والبنون زینة الحیاة الدنیا))(73) مال وفرزند زینت دنیاست . در جاى دیگر مى فرماید: ((خذوا زینتکم عندکلّ مسجد))(74)هرگاه به مسجد مى روید با خودتان زینت هم ببرید.
از جمع این دو آیه مى فهمیم که هم فرزندان خود را با مسجد آشنا کنیم و هم مقدارى پول همراه خود ببریم تا اگر فقیرى تقاضا کرد، کمکش ‍ کنیم . البتّه پوشیدن لباس تمیز، استعمال بوى خوش و داشتن وقار و آرامش و انتخاب امام جماعت لایق نیز مى توانند مصداق زینت باشند.
نماز، شرط برادرى و اخوّت اسلامى
در سوره توبه بعد از معرّفى کفّار و مشرکین و نقشه هاى آنها مى فرماید : ((فان تابوا واقاموا الصلوة و اتوا الزکاة فاخوانکم فى الدین ))(75)
لکن اگر توبه کردند و نماز به پا داشتند و زکوة مال خود را پرداختند برادران دینى شما هستند.
در این آیه یکى از شرطهاى برادر ایمانى شدن ، اقامه نماز معرّفى شده است .
با کسى که نماز را به بازى مى گیرد دوستى نکنید
دو نفر از مشرکان به نام رفاعه و سوید اظهار اسلام کردند، ولى جزء منافقان شدند. بعضى از مسلمانان با آنها رفت و آمد داشتند. آیه نازل شد:
((یا ایها الذین آمنوا لاتتخذوا الذین اتخذوا دینکم هزوا ولعبا... اولیاء... اذا نادیتم الى الصلوة اتخذوها هزوا و لعبا))(76)
اى مؤ منین ! کسانى که دین شما را به بازى گرفته اند، دوست خود قرار ندهید، آنان که چون شما نداى نماز (اذان ) سر مى دهید آن را به بازى مى گیرند.
در این دو آیه ، ابتدا مى فرماید: آنان دین شما را به بازى مى گیرند. سپس مى فرماید: آنان اذان را به بازى مى گیرند. پس معلوم مى شود که اذان و نماز عُصاره و چهره دین است .
تارک نماز نباید محبوب باشد
((ربّنا لیقیموا الصلوة فاجعل افئدة من الناس تهوى الیهم ))(77)
حضرت ابراهیم مى گوید: پروردگارا! ذریّه ام را در این منطقه کوهستانى و بى آب و گیاه سکونت داده ام براى نماز، پس قلوب مردم را به سوى آنها سوق بده .
آرى کسانى که براى اقامه نماز به هر سوى و دیارى هجرت کرده و از هر گونه سختى استقبال مى کنند، خداوند شکور از زحمات آنان تشکّر مى کند ودلهاى مردم را به سوى آنها گرایش مى دهد. امّا کسانى که براى اقامه نماز حرکتى نمى کنند حتّى اگر از نسل ابراهیم باشند، سزاوار جلب قلوب مردم نیستند.
هیچ عملى در تاریخ این همه گواه وشاهد نداشته
شخص رسول اکرم و ائمه معصومین علیهم السّلام و تمام اصحاب و یاران و تمام مؤ منین و مسلمین ، بر فراز تمام مناره ها، بام ها، مسجدها، خانه ها، مدارس ، رادیوها، تلویزیون ها، قارّه ها، شهرها، روستاها، مردها و زن ها، پیرها و جوان ها و هر کس در طول تاریخ اسلام اذان و اقامه اى گفته شهادت داده که نماز بهترین عمل است : ((حىّ على خیرالعمل ))
هیچ کار خیرى این همه گواه و حلقوم و ناله فریاد براى بهترین بودنش بکار نرفته است ، همه گواهى داده اند که نماز رستگارى است . ((حىّ على الفلاح )) للّه
نماز و شهرسازى
قرآن مى فرماید: ((اجعلوا بیوتکم قبلة واقیموا الصلوة ))(78)
به موسى وهارون گفتیم مشکل مسکن بنى اسرائیل را حل کنید و براى قوم خود خانه قرار دهید. آنها را از پراکندگى و زندگى طفیلى نجات دهید تا با خانه دار شدن احساس دفاع از وطن هم در آنها زنده شود، لکن در نقشه شهرسازى ، خانه هایتان را به سوى قبله قرار دهید تا بتوانید بدون مشکل اقامه نماز کنید.
در ایران بعضى از شهرهایى که مهندس آن شیخ ‌بهایى بوده کوچه ها و خیابان ها طورى است که قبله ها مستقیم و بدون انحراف قرار گرفته است .
(البتّه معناى دیگرى هم براى قبله در این آیه شده ، ولى با توجّه به جمله
((اقیموا الصلوة )) همین معنا بهتر است ).
حمایت الهى از نمازگزاران
اشراف قریش به رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله پیشنهاد کردند که مسلمانان پابرهنه را از دور خود بران تا ما دور تو جمع شویم . آیه نازل شد:
((واصبر نفسک مع الذین یدعون ربّهم بالغدوة والعشىّ))
اى پیامبر! با کسانى باش که صبح و عصر خدا را مى خوانند.
امام صادق علیه السّلام فرمود: یعنى کسانى که اهل نمازنند.
نماز و قرآن
زنده شدن نماز، سبب زنده شدن قرآن است ، زیرا هر نمازگزار مجبور است که در نمازهاى هفده رکعتى خود روزى ده بار سوره حمد را بخواند و بدنبال آن یکى دیگر از سوره هاى قرآن را. طبیعى است تلاوت دو سوره از قرآن در هر رکعت ، مانع به فراموشى سپرده شدن قرآن در جامعه مى گردد.
به علاوه قرآن و نماز بارها در کنار هم آمده اند:
((یتلون کتاب اللّه و اقاموا الصلوة ))(79)
کسانى که قرآن تلاوت مى کنند و نماز به پا مى دارند.
((یمسّکون بالکتاب واقاموا الصلوة ))(80)
کسانى که به قرآن تمسّک کرده و نماز به پا مى دارند.
قرآن مارا به نمازدعوت مى کند ونماز ما رابا قرآن آشنا مى سازد.
نماز، شباهتى است با فرشتگان
نام یکى از سوره هاى قرآن ، ((صافّات )) است . خداوند در اوّلین آیه آن به فرشتگانى که در صفّ هستند سوگند یاد مى کند. در چند جاى دیگر نیز، قرآن از صفوف فرشتگان و آماده اطاعت بودن آنها سخن به میان آورده است .
نام یکى دیگر از سوره هاى قرآن ،
((صَف )) مى باشد که در آن هم از رزمندگانى که با صفوف فشرده در راه خداوند جهاد مى کنند ستایش شده است . این دو واژه ((صَف )) و ((صافّات )) که نام دو سوره است نشانه توجّهى است که قرآن به نظم و انضباط دارد.
نمازگزار نیز در صفوف جماعت شباهتى با فرشتگانى پیدا مى کند که در صفوف بسیار بزرگ قرار دارند.
نماز در سراسر قرآن
در بزرگ ترین سوره قرآن که سوره بقره است ، سخن از نماز است ((یقیمون الصلوة ))متّقین نماز به پا مى دارند.
در کوچک ترین سوره قرآن نیز از نماز یاد شده است
((فصلّ لربّک وانحر))اکنون که ما به تو کوثر و خیر زیاد دادیم پس براى پروردگارت نماز بخوان و شترى نحر نما.
هم در اوّلین سوره اى که نازل شد نماز است و هم در آخرین سوره قرآن نماز مطرح است .
نماز همراه با تمام عبادات
نماز همراه با روزه آمده است :
((واستعینوا بالصبر و الصلوة ))(81)از صبر و نماز امداد بگیرید. در تفاسیر مراد از صبر را روزه دانسته اند.
نماز همراه با زکات :
((یقیمون الصلوة و یؤ تون الزکاة ))(82)
نماز همراه با حج : ((واتخذوا من مقام ابراهیم مصلّى ))(83)
نماز همراه با جهاد:((و اذا کنت فیهم فاقمت لهم الصلوة ))(84) امام حسین علیه السّلام ظهر عاشورا نماز خواند و در سیماى رزمندگان در قرآن جمله ((العابدون الحامدون ))(85) را مى خوانیم .
نماز همراه با امر به معروف : لقمان به فرزندش مى گوید:
((یا بنّى اقم الصلوة واءمر بالمعروف و انه عن المنکر))(86)
نماز همراه با عدالت اجتماعى : ((امر ربّى بالقسط واقیموا الصلوة ))(87)
نماز همراه با تلاوت قرآن : ((یتلون کتاب اللّه واقامواالصلوة ))(88)
نماز همراه با مشورت :((وامرهم شورى بینهم واقامواالصلوة ))(89)
نماز و رحمت
در نماز کمتر کلمه اى به اندازه واژه ((رحمت )) بکار رفته است . در آغاز سوره حمد و سوره پس از آن مى گوئیم :((بسم اللّه الرّحمن الرّحیم ))، بعد از ((الحمدللّه رب العالمین )) مى گوئیم : ((الرّحمن الرّحیم )) ، پس در هر رکعت سه بار عبارت ((الرّحمن الرّحیم )) را بکار مى بریم که در واقع شش بار کلمه رحمت را تکرار کرده ایم و در هفده رکعت نماز، ده رکعت آن را با حمد و سوره مى خوانیم که مجموعا شصت مرتبه مى شود.
تکرار لغت
((رحمت )) هر روز شصت مرتبه اگر با توجّه و حضور قلب باشد، در فرد و جامعه ، رحمت انسان ها را به جوش مى آورد و اگر رحمت به جوش آمد کمک ها، محبّت ها، تعاون ها، خیرخواهى ها و عفو و گذشت ها ثمره آن خواهد بود و مردمى که تعاون و رحمت در میانشان زنده باشد قابلیّت دریافت رحمت هاى ویژه اى را خواهند داشت .




تاریخ : شنبه 91/12/19 | 3:41 عصر | نویسنده : علی اصغربامری

به نام خدا

نماز همراه با آگاهى
قرآن درباره تسبیح ونماز ساکنان آسمان ها وپرندگان مى فرماید:
((کل قد علم صلواته و تسبیحه ))(55)نماز آنها آگاهانه است .
ولى در جاى دیگر خطاب به انسان ها مى فرماید:
((لاتقربوا الصلوة و انتم سُکارى حتّى تعلموا ما تقولون ))(56) در حال مستى نماز نخوانید تا بدانید چه مى گوئید.
به همین دلیل در روایات آمده است :
عبادت عالم از عابد بهتر است .
در اسلام به تجّار سفارش شده :
((الفقه ثم المَتجَر))(57) اوّل مسائل حلال و حرام را فرا گیرید بعد به سراغ تجارت بروید. در آموزش نماز هم باید سعى کنیم اسرار نماز را به نسل نو تعلیم دهیم تا آگاهانه براى نماز قیام کنند.
نماز و جهاد
دستورات اسلام از یکدیگر جدا نیست ولذا قرآن مى فرماید:((لاتصلّ على احد منهم مات ابدا ولا تقم على قبره ))(58) به جنازه فراریان از جبهه نماز نخوانید:
فراموش نمى کنم در ایّام دفاع مقدّس ، جوانى وصیّت کرد که اگر من شهید شدم مرا دفن نکنید مگر آن دو دسته اى که با هم قهرند، آشتى کنند و این جوان از خون مقدّس خودش به نفع اصلاح ذات البین استفاده کرد، در حالى که مى توانست بگوید اگر شهید شدم راضى نیستم فلان شخص یا گروه به تشییع جنازه من بیاید و بدینوسیله آتش فتنه را بیشتر و کینه ها را عمیق تر نماید.
نماز و نیاز
آنجا که کار و تلاش بیشتر است نیاز به نماز بیشتر است . انسان معمولا در شب ها خواب است و فعّالیتى ندارد، از این رو از عشاء تا صبح نمازى واجب نیست ولى نیاز معنوى انسان در روز بیشتر است .
هوس ها، طاغوت ها، جلوه ها، حیله ها و تمام پرتگاه ها در روز جلوه دیگرى دارند و لذا اوّل روز و آخر روز باید نماز خوانده شود وبراى وسط روز سفارش ویژه آمده است :
((اقم الصلوة طرفى النهار))(59)
دو طرف روز (صبح و شب ) نماز به پا دار.
((حافظوا على الصلوات و الصلوة الوسطى ))(60)
نسبت به تمام نمازها به خصوص نماز ظهر حفاظت کنید. و مثل منافقین گرمى هوا را بهانه ترک جماعت قرار ندهید.
و از آنجا که روزهاى جمعه و عید ایّام فراغت است و معمولا فساد در ایّام فراغت بیشتر به سراغ انسان مى آید، سفارش به نماز جمعه و نماز عید شده است .
شاید بخاطر لطافت و ظرافت بیشترى که روح دختر دارد و غبار و فساد در روح هاى لطیف زودتر منعکس مى شود، نماز دختران از 9 سالگى شروع مى شود.
و هرگاه مشکل اضافه اى براى انسان پیش آمد سفارش به نماز بیشترى شده است . للّه للّه
((واستعینوا بالصبر والصلوة ))

به هرحال شاید بتوان گفت برنامه ریزى نماز مناسبت کامل با نیازها وزمان ها و ظرافت هاى روحى وروانى دارد. (واللّه العالم )
نماز، سدّى محکم در برابر گناه
هرجا نماز پایگاه داشت شیطان بساط خود را جمع مى کند و هرکجا رشته نماز پاره شد همه کمالات متفرق مى شود.
قرآن مى فرماید:
((انّ الصلوة تنهى عن الفحشاء والمنکر))(61) قطعا نماز از فحشا و منکر جلوگیرى مى کند.
نمازگزار نمى تواند سست باشد،
لباس و مکانش حرام باشد،
بدنش ناپاک و لقمه اش آلوده باشد،
او بخاطر صحیح بودن نمازش مجبور است یک سرى مراقبت هائى از خود داشته باشد،
ارتباط با خداوند روح قدسى به انسان مى دهد که از ارتکاب آلودگى ها شرم دارد.
کجا دیده اید کسى از مسجد به قمارخانه یا مراکز فساد برود؟
کجا دیده اید کسى از خانه خدا بیرون آید و براى دزدى پا به خانه مردم گذارد؟
وبر عکس اگر نماز ضایع شود هر گونه فساد و پیروى از انواع شهوات پیدا مى شود.
قرآن مى فرماید:
((فخلف من بعدهم خلف اضاعواالصلاة واتّبعوا الشّهوات ))(62)
نماز محور زمان بندى ها
در آیه 58 سوره نور قرآن به نونهالانى که هنوز به تکلیف نرسیده اند مى فرماید: هرگاه خواستید وارد اتاق والدین شوید، در سه وقت با اجازه وارد شوید: اوّل : قبل از نماز صبح ، دوّم : بعد از نماز عشا وسوّم : هنگام ظهر که انسان معمولا لباس هاى خود را براى استراحت در مى آورد.
در این آیه زمان بندى اجازه فرزندان ، براساس نماز صبح و عشاء شده است .
چه زیباست ساعات جلسات ما نیز چنین باشد، مثلا ملاقات ما بعد از نماز مغرب یا عشا یاقبل از نماز ظهر، تا با تکرار زمان ، فرهنگ نماز را در جامعه شایع تر سازیم .
نماز، وسیله محو گناهان
قرآن ، در کنار فرمان نماز، مى فرماید:
((انّ الحسنات یذهبن السّیّئات ))(63)
همانا کارهاى نیک ، گناهان را محو مى کند و از بین مى برد.
حضرت على علیه السّلام مى فرماید: اگر بعد از گناه ، دو رکعت نماز خوانده و از خداوند، عافیت درخواست شود، اثر آن گناه محو مى شود.
(64)
از رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله نیز روایت شده است : گناهانى که میان دو نماز واقع مى شود، مورد عفو قرار مى گیرد.(65)
آرى گناه که در اثر غفلت از یاد خدا سر مى زند، با نماز و عبادت که مایه انس و ارتباط با خداوند است ، زدوده مى شود و مغفرت ، جاى معصیت را مى گیرد.
نماز و شیوه آموزش گام به گام
شیوه تدریجى در آموزش وتربیت ، شیوه اى است که در اسلام به ویژه در عبادات ، مورد توجّه بوده است .
روایات تربیتى اسلام دستور مى دهد: کودک را سه سال آزاد بگذار، پس از سه سال ، جمله
((لا اله الاّ اللّه )) را به او تعلیم بده .
وقتى که سه سال و هفت ماه و بیست روز شد، دوّمین جمله اى که مى آموزى
((محمد رسول اللّه )) باشد.
وقتى چهار سال تمام شد، صلوات بر پیامبر آموزش داده شود.
در پنج سالگى ، که کودک قدرت تشخیص دست راست و چپ را یافت ، او را رو به قبله قرار ده و به او سجده بیاموز.
در سال ششم ، نماز و رکوع و سجود را آموزش بده .
در سال هفتم ، شستن دست و صورت را به او بیاموز.
و در سال نهم ، مساءله نماز را جدّى گرفته و اگر سرکشى کرد، با او برخورد تنبیه آمیز داشته باش .
(66)
نماز و یاد حسین علیه السّلام
بهترین چیزى که سجده بر آن سفارش شده ، خاک کربلا و تربت امام حسین علیه السّلام است . امام صادق علیه السّلام هنگام سجده پیشانى مقدّسش را بر خاک کربلا مى گذاشت . براى همراه داشتن تسبیح تربت امام حسین نیز روایاتى وارد شده است تا آنجا که همراه داشتن آن مثل گفتن سبحان اللّه است و سجده بر مهر آن سبب کنار رفتن پرده ها و قرب بیشتر به ذات مقدّس خداوند است .(67)
نماز و یاد پیامبر صلّى اللّه علیه و آله
در هر دو رکعت نماز، یک تشهد مى خوانیم که در آن به یگانگى خداوند و رسالت حضرت محمّد صلّى اللّه علیه و آله اقرار مى کنیم .
هر روز در پنج وقت این اقرار و اعتراف به توحید و نبوّت لازم است تا انسان راه را گم نکند، مکتب و صاحب آن را فراموش نکند، بر او صلوات بفرستد و در این اقرار و صلوات در ردیف خداوند و فرشتگان قرار بگیرد. زیرا قرآن مى فرماید:
((انّ اللّه و ملائکته یصلّون على النبى ))(68) خدا و ملائکه بر پیامبرش صلوات مى فرستند، پس چرا ما نفرستیم ؟ مگر او ما را نجات نداد؟ سلام بر پیامبر اسلام که ما را نجات داد.
نماز، روح انسان را بیمه مى کند
در سوره معارج مى خوانیم : ((اذا مسّه الشّر جزوعا و اذا مسّه الخیر مَنوعا الاّ المصلّین الّذینهم على صلواتهم دائمون ))(69)
انسان در برابر تلخى ها و شرور بى صبر است و در برابر لذّت ها و خوبى ها تنگ نظر و بخیل ، مگر نمازگزارانى که نسبت به انجام آن همیشه مراقبند.
آرى ارتباط دائمى با قدرت بى نهایت ، به انسان قدرت مى دهد، روحیّه توکّل را بالا برده و انسان را موجودى شکست ناپذیر مى سازد.
ناگفته پیداست که این آثار براى نماز پیوسته و همراه با توجّه است ، نه نمازهاى غافلانه و موسمى .
نماز و سلام
هر مسلمان در هر کجاى زمین که هست هر روز پنج بار باید به تمام همفکرانش سلام کندللّه للّه ((السلام علینا و على عباداللّه الصالحین ))
سلام بر بندگان صالح خدا،
سلام بر سرمایه داران هرگز،
سلام بر قدرتمندان هرگز،
سلام فقط بر عباد صالح خدا.
سلام بر طرفداران مکتب حقّ
((عباداللّه الصالحین ))
سیاست خارجى ما را در نماز، یکى ((غیر المغضوب علیهم ))تعیین مى کند ویکى ((السلام علینا و على عباداللّه الصالحین ))
آرى کسى که هر روز به بندگان خدا سلام کند، با آنها حیله نمى زند، خیانت نمى کند، کلاه سرشان نمى گذارد.
نماز و مردم
اصل در نماز، به جماعت خواندن است .
در نمازجماعت ، با مردم ، در مردم و از مردم بودن مطرح است ، در کنار مردم بدون هیچ گونه امتیاز، از هر نژاد و اقلیم و در هر شرایط اقتصادى .
نمازجماعت بدون امام نمى شود، چنانکه جامعه بدون رهبر نمى شود. امام براى همه مردم به طور یکسان امام است ، نه براى گروه خاص . فقیر و غنى و زشت و زیبا در کنار هم قرار مى گیرند، باید امتیازات پوچ با نماز جماعت از جامعه حذف شود، اگر امام در نماز اشتباه کرد مردم به او هشدار مى دهند، یعنى در نظام اسلامى امام وامّت باید مراقب یکدیگر باشند.
امام جماعت باید مراعات ضعیف ترین مردم را بکند و نماز را طول ندهد و این خود درسى است که مسئولین باید در برنامه ریزى ها و حرکت ها توجّه به همه اقشار داشته باشند. در نماز جماعت مردم نباید از امام جلو بیفتند و این درس دیگرى است که نشانه نظام و ادب مى باشد. اگر از امام جماعت گناه بزرگى سر زد و مردم فهمیدند، باید کنار رود. یعنى مردم و جامعه را نباید بدست فاسق سپرد.
در نمازجماعت همه با هم به خاک افتاده و سجده مى کنیم آرى باید همه با هم باشیم .
در نماز جماعت همه مردم مى توانند با کسب علم و تقوى و محبوبیّت امام شوند، پیشنمازى ارث کسى نیست ، هر کسى در کمالات برتر شد در جامعه آقاست .
نماز و اطلاع رسانى
امروزه در دنیا دولت ها با صرف بودجه هاى سرسام آورى براى امر اطلاع رسانى به جامعه کوشش مى کنند.
در اسلام طرح نمازجماعت و حضور مردم در صحنه ، آن هم در خانه خداوند و با وضو، بهترین فرصت براى آشنایى مردم با یکدیگر و آشنایى با توطئه هاى دشمنان و پیش بینى راه حل ها براى خنثى کردن آن و شنیدن آخرین اخبار و گرفتن تحلیل درست از زبان امام جماعت با سواد و با تقوى و احوالپرسى از یکدیگر و تفقّد از محرومین جامعه و یاد گذشتگانى که در مسجد بوده اند و حضور و غیاب ساده و بى تشریفات و دعاى دسته جمعى براى حلّ مشکلات و استمداد از خداوند است .
نماز و رهبرى
نماز جماعت همانند هر اجتماع دیگر نیاز به رهبر و امام دارد. در انتخاب امام جماعت مردم باید توجّه به کمالات ، علم ، تقوى ، لیاقت ها و اهلیّت ها داشته باشند و این خود تمرینى است که در جامعه زیر بار هر رهبرى نروند.
امام جماعت واسطه میان مردم و خداست و انسان نباید فاسق را واسطه قرار دهد.
افرادى که در گناه و فساد غوطه ورند چگونه مى توانند مرا با نمازى آشنا کنند که از فحشا ومنکر جلوگیرى کند؟ آرى امامِ جماعت باید انسان وارسته ، با کمال ، با سواد و با تقوى باشد. مگر نه این است که امام من ، رابط من با خداست ؟ به هر ریسمانى که نمى توان چنگ زد و با هر نردبانى که نمى توان بالا رفت .
آرى انتخاب امام جماعت مردم را هر روز به فکر امامت و رهبرى مى اندازد.
اگر رهبرى براى چند نفر در مسجد شایستگى هایى لازم دارد پس رهبرى امت و جامعه شایستگى بیشترى مى خواهد، به همین دلیل سفارش شده پشت سر کسى نماز بخوانید که به ایمان و عدالت او اطمینان دارید.
همین که پشت سر شخصى به عنوان امام جماعت نماز خواندید قهرا آن امام بیش از دیگران مراعات رفتار خود را بکند. آرى کسى که خود را امام دیگران قرار مى دهد باید قبل از دیگران به اصلاح خود بپردازد و بدین وسیله بر پایى نماز جماعت ها وسیله اى براى اصلاح افراد مى شود.
نماز و تحرّک
اسلام از مردم تحرک و هیجان معنوى مى خواهد، شعار((عجّلوا بالصلوة )) و((فاسعوا الى ذکر الّله ))(70)
یعنى باید هنگام نماز با صداى مقدّس اذان در جامعه مسلمین ، تحرّک و تصمیم خاصى را به وجود آورد، باید کارها تعطیل ، تفرق ها تبدیل به وحدت ، غفلت ها تبدیل به ذکر و یاد خدا شود.
مؤ من واقعى کسى است که هرگاه یاد خدا شد دل او تکان بخورد. مثال کسى که صداى اذان را بشنود و بى توجّه باشد، مثال کودکى است که صداى پدر را بشنود و اعتنا نکند.
نماز و نظم
در زمان بندى اوقات نماز، در منظم بودن صف هاى نماز جماعت ، در با هم سجده رفتن ، با هم نشستن ، با هم قیام کردن ، با هم سکوت کردن ، با هم دعا کردن ، جلو عقب نیفتادن ، قبل از وقت نماز نخواندن و نماز را به خارج از وقت نسپردن ، در همه اینها سیماى نظم را مشاهده مى کنیم .
نماز و جهت گیرى
نمازگزار باید رو به قبله بایستد و جهت و خطّ خود را روشن کند، البتّه قبله و جهت او را باید خداوند تعیین کند، نه خودش و نه طاغوت ها.
قبله ، رمز شناسائى مسلمین از دیگران است از این جهت به مسلمین
((اهل قبله )) مى گویند، مسلمانان با هر سلیقه و تفکّر و از هر نسل و نژادى ، باید جهت واحدى داشته باشند.
اگر مال و مقام هر لحظه دل ما را به سوئى مى کشد، هنگام نماز باید دل از همه بکنیم ، کسى که جسم خود را رو به خانه خدا کرد آمادگى آن را پیدا مى کند که قلب و روح خود را متوجّه صاحب خانه کند.
قبله ما کعبه است ، اوّلین خانه اى که براى مردم و عبادت بنا شد. خانه اى که همه انبیا دورش طواف کرده اند،
خانه اى که ابراهیم پایه هایش را بالا برده و اسماعیل در کنارش به کارگرى پرداخته است ،
خانه اى که براى همه مردم و براى همیشه درهایش باز است و هیچ کسى در آنجا حقّ تعرّض ندارد. براى همه مردم مقدّس و از ملک هر کس آزاد است .
نماز و نظافت
اوّلین واجب هر مسلمان به هنگام صبح و برخاستن از خواب ، وضو گرفتن و شستن دست و صورت است و این عمل که در طول روز براى هر نماز تکرار مى شود، مایه نظافت و شادابى نمازگزار مى گردد.
نمازگزار باید لباس و بدنش پاک باشد، اگر ذرّه اى آلودگى و نجاست به بدن یا لباس او باشد، نمازش باطل است . (غیر از بعضى موارد استثنایى )
نمازگزارى که مى داند هر رکعت نماز با مسواک ، برابر با هفتاد رکعت است مسواک را ترک نمى کند.
نمازگزارى که مى داند با حال جنابت نمازش باطل است ، به فکر غسل مى افتد و غسل او را به فکر ساختن حمّام مى اندازد و وجود حمام رابطه او را با شستشو زیاد مى کند.
نماز و وقف
فکر و فرهنگ نماز، مساءله مسجدسازى وقرار دادن موقوفات براى آن را در جامعه به وجود مى آورد. صدها هزار قطعه زمین و مغازه و مزرعه در طول تاریخ وقف مساجد شده که این خود یک صدقه دائمى و یک حرکت الهى و خدمت اجتماعى است که در شعاع نماز و مسجد نصیب مردم مى شود.
وقف چراغى است که انسان براى فرداى خویش مى فرستد، وقف نشانه تداوم مالکیّت انسان بعد از مرگ است ، وقف نشانه عشق به مکتب و مردم است .




تاریخ : شنبه 91/12/19 | 3:37 عصر | نویسنده : علی اصغربامری

به نام خدا

نماز و اخلاص
در سراسر نماز، قصد قربت شرط صحیح بودن آن است ، حتّى اگر حرکت یا کلمه اى از واجبات یا مستحبات نماز را براى غیر خدا انجام دهیم نماز باطل مى شود و اگر مکان نماز یا زمان آن را براى غیر خدا تعیین نمائیم نماز باطل است ، اگر حالتى که هنگام نماز به خود مى گیریم براى غیر او باشد نماز باطل است .
بنابراین عبادت بودن نماز مربوط به آن است که انسان هیچ گونه قصد غیر خدائى نداشته باشد و این قصد قربت از لحظه ورود به نماز تا پایان همچنان ادامه یابد.
ناگفته پیداست که انسان در لابلاى آن همه زرق و برق ها و جاذبه هاى زیاد اگر هر روز بتواند از همه چیز دل تهى کند و ریسمان معنوى روح خود را با ذات مقدّس او گره زند و چنان با او خلوت کند که راه نفوذ غیر را بگیرد، ارزش مهمى را به دست آورده است .
ما در نماز با گفتن
((ایّاک نعبد و ایّاک نستعین )) به عبودیّت و بندگى خالصانه اعتراف مى کنیم واین اخلاص را از خداوند مى خواهیم .
نماز، میزان سنجش ایمان
قرآن مى فرماید:((و انّها لکبیرة الاّ على الخاشعین ))(47) نماز بار سنگینى است مگر براى افراد خاشع .
بنابراین هرگاه احساس کردیم نماز براى ما سنگین است باید بفهمیم روح خشوع نسبت به پروردگارمان نداریم و رفتن خشوع زمینه بى تفاوتى و کبر است .
امام سجّاد علیه السّلام در دعاى سحر ماه رمضان که نامش دعاى ابوحمزه ثمالى است ، در ضمن مناجات هاى خود فلسفه سنگینى نماز را تحلیل مى کند و مى گوید:
خدایا! چرا هنگام نماز نشاط ندارم ؟
شاید مرا از درگاه خود رانده اى !
شاید بخاطر یاوه گوئى ها توفیقم کم شده !
شاید مرا صادق نمى دانى !
شاید رفیق بد در من اثر گذاشته و ...
به هر حال سنگینى نماز علامت خطر است .
نماز، درگاه لطف خدا
افراد دیگر غیر از خداوند، یا لطفى ندارند یا لطفشان ناچیز و محدود است ، یا لطف خود را به دیگران نمى رسانند و یا با هزار منّت ذرّه اى محبّت دارند و اگر لطفى کنند از بهره خودشان کم مى شود. امّا خداوند:
1- لطفش بى نهایت است .
2- باب لطف او همیشه به روى همه باز است .
3- دعوت به ورود هم کرده است .
4- از ورود دیگران در مدار لطفش شاد مى شود.
5 - مردم را بدون هدیه و رشوه و با دست خالى مى پذیرد.
6- رابطه با او و بهره گیرى از الطاف او نه زمان مى خواهد نه زمین ، نه واسطه مى خواهد، نه رابطه و نه هیچ شرطى دیگر، فقط صداقت قلبى کافى است . صادقانه به لغزش خود اقرار کنیم و به درگاه او رو آوریم .
نماز، تکرارى نیست ، تعمیق است
بر خلاف تصوّر بعضى که نماز را تکرار مى دانند، نماز نردبان ترقى است که هر چه بیشتر با حضور قلب خوانده شود بالاتر مى روى ، گرچه در ظاهر رکوع و سجودها تکرار مى شود ولى در حقیقت همانند پلّه هاى نردبانى است که موجب بالا رفتن معرفت و ایمان انسان مى شود.
به تعبیر دیگر این اعمال به ظاهر تکرارى ، همانند کلنگى است که براى حفر چاه مى زنند، کلنگ زدن در ظاهر تکرارى است ، امّا در واقع هر کلنگى که مى زنید به عمق بیشترى مى روید ویک قدم به آب نزدیک تر مى شوید. به هر حال ، ظاهر نماز تکرارى است ، امّا در واقع عمق بخشیدن و پرواز است .
نماز و طبیعت
نماز تنها یک توجّه قلبى نیست ، بلکه عملى است همراه با مردم و با بهره گیرى از طبیعت . باید به آسمان نگاه کرد تا وقت نماز را شناخت ، به ستارگان نگریست تا قبله را شناخت ، به آب توجّه کرد تا پاک و مطلق و حلال و تمیز باشد، به خاک دقّت کرد تا براى سجده و تیمم شرائط لازم را داشته باشد.
رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله سحرها به آسمان و ستارگان نگاه مى کرد و فکر مى کرد و مى گفت :
((ربّنا ما خلقت هذا باطلا))
پروردگارا! اینها را بیهوده خلق نکردى . آنگاه به نمازشب مى ایستاد.
فکر در طبیعت یکى از راه هاى خداشناسى است .
البتّه توجّه به طبیعت صحیح است نه غرق شدن در طبیعت . طبیعت ، آیه و علامت و فلش براى عبور است نه توقفگاه و غرقاب ، آب دریا براى آن است که کشتى روى آن برود، نه آنکه آب توى کشتى وارد شود و همه را غرق کند. خورشید براى آن است که انسان از نورش بهره گیرد نه آنکه به نورش خیره گردد و کور شود.
نماز و ادب
در اسلام به ما سفارش شده که در نماز با ادب بایستیم ، دست ها روى ران ها، بدن آرام ، نگاه ها به محل سجده ، لباس ها نو و تمیز، همراه با بوى خوش و معطّر. اگر با جماعت هستیم از سایرین جلو و عقب نیفتیم و خود را هماهنگ دیگران و مردم کنیم ، مقام امام را نگهداریم ، قبل از او کارى انجام ندهیم ، به رکوع یا سجود نرویم و بهتر است حتّى قبل از کلام امام ، ذکر نماز را به زبان جارى نکنیم . مجموعه این دستورالعمل ها روحیه ادب و اطاعت را در انسان تقویت مى کند، آن هم ادبى بر اساس ارزش هایى چون : شناخت ، محبّت ، تواضع و ادب در برابر کسى که اهلیّت دارد، نه تملّق و نه خودباختگى .
در حدیث است : کسى که سجده نماز را با سرعت انجام مى داد حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله فرمود: گویا کلاغى نوک به زمین مى زند.
(48)
نماز و زنده کردن ارزشها
از مهم ترین ارزشهاى اسلامى ، عدالت ورزى و عدالت گسترى است . در نماز نیز عدالت و محبوبیّت اجتماعى دو شرط مهم براى امام جماعت است .
اگر مردم امامت شخصى را قلبا قبول نداشته باشند، ولى او خودش را همچنان امام جماعت قرار بدهد نمازش قبول نیست . همچنین براى کسانى که در صف اوّل نماز قرار مى گیرند، صفات وکمالاتى مطرح شده که این صفات خود یک نوع زنده کردن ارزش هاى معنوى است . یعنى در جامعه هرگروه که به عدالت و تقوى نزدیک ترند باید جلوتر ومحترم تر باشند.
نداى نماز از گهواره تا گور
هنگام تولّد نوزاد، اذان گفتن در گوش او سفارش شده و نیز هنگام دفن مرده نماز واجب شده است ، هیچ عبادتى از لحظه تولّد تا لحظه مرگ ، این چنین ملازم انسان نیست .
نماز، درمان مشکلات اجتماعى
قرآن مى فرماید:
((واستعینوا بالصبر والصلوة ))(49) از شکیبائى و نماز کمک بگیرید.
در حدیث مى خوانیم : که هرگاه حضرت محمّد صلّى اللّه علیه و آله و حضرت على علیه السّلام گرفتار مشکلات مى شدند به نماز مى ایستادند.
آموزش نماز مسئولیّت والدین است
تعلیم نماز در روایات از وظایف مهمّ والدین است . والدین باید فرزندان خود را از سه سالگى با بیان کلماتى از قبیل ((لااله الا اللّه )) آشنا کنند و کم کم او را آماده نماز نمایند.
خداوند به پیامبر مى فرماید:
((وامر اهلک بالصلوة و اصطبر علیها))(50) به اهل خود فرمان نماز بده وپشتکار داشته باش .
قرآن در ستایش حضرت ابراهیم مى فرماید:
((و کان یاءمر اهله بالصلوة ))(51)او اهل خود را به نماز فرمان مى داد.
لقمان هم به فرزندش سفارش نماز مى کرد:
((یابنّى اقم الصلوة ))(52)
عواقب اعراض از یاد خدا و نماز
نماز ذکر خداست وکسى که از ذکر خداوند اعراض کند زندگى نکبت بارى دارد:
((مَن اعرض عن ذکرى فانّله معیشة ضنکا))(53)
ممکن است بگوئید بسیارى اهل نماز نیستند ولى زندگى خوبى دارند، ولى باید به درون آنها سرى زد تا ببینیم آیا صفا وآرامش لازم را دارند یا نه ؟ در مشکلاتى که براى آنها پیش مى آید چقدر دستپاچه مى شوند و خودشان را مى بازند؟ باقى انسان ها را با چه دیدى مى نگرند؟ تقوى و عدالت چه جایگاهى نزدشان دارد؟ روحشان به چه چیز وابسته است ؟ به آینده خود چقدر اطمینان دارند؟ اضطراب وهیجان هاى روانى ، تزلزل خانوادگى ، ضعف اعصاب ، بدگمانى ، احساس غربت و تنهایى از درون ، فساد و فحشا، آمار جنایت ، فرار فرزندان از خانه ، بالا بودن آمار طلاق ، خودباختگى ، ترس و... در جامعه بى نماز بیشتر است یا با نماز؟
نماز و توکّل
در نماز بارها آیه مبارکه ((بسم اللّه الرحمن الرحیم )) را بر زبان جارى و به خود تلقین مى کنیم .
حرف
((باء)) در بسم اللّه رمز استمداد و توکّل است ،
با یاد او شروع کردن نشانه آن است که تنها از قدرت او کمک بگیریم و به او توکّل کنیم .
یاد او نشانه مهر او و عشق به اوست .
نماز و روح بزرگ
انسان در نماز خداوندى را حمد و سپاس مى کند که خالق تمام هستى است . سرچشمه تمام رحمت ها و برکات است . مالک روز قیامت است .
کسى که حمد و ثناى خود را نثار این وجود مقدّس با این خصوصیات مى کند هرگز حاضر نیست براى هر چیز پست و جزئى و در برابر هر قدرت ناچیزى ستایش کند.
زبانى که ثناگوى خالق هستى شد، دیگر تن به ثناگویى هر نالایقى نمى دهد. فراموش نکنیم که امام حسین علیه السّلام فرمود: کسى که وصل به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله باشد و از دامن زهرا علیها السّلام برخاسته باشد، بیعت یزید را نخواهد پذیرفت .
آرى ... ستایش او نه دیگران ،
ثناى او نه طاغوت ها،
ثناى او براى ربّالعالمین بودنش ،
الرّحمن الرّحیم بودنش ،
مالک یوم الّدین بودنش ،
دیگران چه و که هستند و چه قدرتى دارند که من ثناگوى آنها باشم ؟ به خصوص که مسلمان مى داند اگر ظالمى ستایش شود عرش خداوند به لرزه در مى آید.
بنابراین ثناى او، آنچنان روح بزرگى به ما مى دهد که دیگر حاضر به ثناى دیگران نمى شویم و این روح بزرگ را از نماز و حمد مى توان تحصیل کرد.
حیف که ما با توجّه نماز نخواندیم و مزه نماز را نچشیدیم .
نماز و الگوپذیرى
در نماز با گفتن ((صراط الذین انعمت علیهم )) از خداوند مى خواهیم که الگوى ما را کسانى قرار بده که مورد لطف تو هستند، تو را شناختند و به تو عشق ورزیدند، در راه تو گام برداشته و استقامت کردند و از تو جدا نشدند.
بر اساس آیه 69 سوره نساء کسانى که خداوند به آنها نعمت داده ، عبارتند از: انبیا و شهدا و صدیّقین و صالحان .
آرى نعمت واقعى همان ایمان و ارتباط با خداوند و گام در راه رضاى او برداشتن و در راه او فدا شدن است . نعمت هاى مادّى نصیب حیوانات هم مى شود
((متاعا لکم ولانعامکم ))(54) مقام معنوى است که به انسان ارزش مى دهد.




تاریخ : شنبه 91/12/19 | 2:47 عصر | نویسنده : علی اصغربامری

به نام خدا

نماز و تشکّر
یکى از اسرار نماز، تشکّر از ولى نعمت است ، قرآن مى فرماید: ((واعبدوا ربّکم الّذى خلقکم والّذین من قبلکم ))(35)
عبادت کنید پروردگارى را که شما و نیاکان شما را آفرید، هستى شما و همه از اوست .
در سوره کوثر مى خوانیم :
((انّا اعطیناک الکوثر فصلّ)) ما به تو ((کوثر)) دادیم ، خیر زیاد عطا کردیم پس نماز بخوان . یعنى به شکرانه عطایاى ما نماز به پا دار.
نماز بهترین نوع شکرگزارى است که شیوه آن را خداوند بیان فرموده و تمام انبیا و اولیا هم آن شیوه را به کار بسته اند. نماز تشکّرى است عملى ، زبانى ، دائمى و سازنده .
نماز و قیامت
مردم نسبت به رستاخیز و معاد، چند دسته هستند:
1- گروهى به قیامت شک دارند:
((ان کنتم فى ریب من البعث ))(36)
2- گروهى به قیامت گمان دارند:
((یظنّون انّهم ملاقوا اللّه ))(37)
3- گروهى به قیامت یقین دارند:
((و بالاخرة هم یوقنون ))(38)
4- گروهى منکر قیامت هستند: ((و کنا نکذب بیوم الدّین ))(39)
5 - گروهى ایمان دارند ولى فراموش مى کنند: ((نسوا یوم الحساب ))(40)
قرآن براى رفع شک استدلال کرده و از مؤ منین وگمان دارندگان ستایش کرده است و از منکران ، برهان خواسته که دلیل انکار شما چیست ؟ و براى گروه پنجم دائما تذکّراتى داده که انسان فراموش نکند.
نماز، هم شک زدایى مى کند و هم غفلت ها را به
((یاد)) تبدیل مى سازد. در نماز با گفتن ((مالک یوم الدّین )) در هر شبانه روز حداقل ده بار، انسان مسئله قیامت را به خود تلقین مى کند و تذکّر مى دهد.
نماز و راه یابى
ما در هر نماز با گفتن ((اهدنا الصرط المستقیم ))از خداوند راه مستقیم را مى خواهیم .
انسان هر لحظه فکر تازه اى دارد، دوستان و دشمنان ، نزدیکان و بیگانگان ، طاغوت ها و وسوسه گران وشیاطین نیز با تلقین و تشویق و تهدید و تبلیغ ، براى انسان طرح هائى را دارند و برنامه ریزى هائى مى کنند که انسان جز با امداد الهى هرگز نمى تواند در میان این همه راه که از هوسها مایه مى گیرد، نجات یابد و راه مستقیم را بپیماید.
((اهدنا الصراط المستقیم )) ، را مستقیم :
راه خدا و اولیاى خداست .
راهى است که از هرگونه خطا و انحراف دور است .
راهى است که ترسیم کننده آن مرا دوست دارد و نیازم را مى داند.
راهى است که به بهشت منتهى مى شود.
راهى است که با فطرت سالم هماهنگ است .
راهى است که اگر در آن راه بمیرم شهید محسوب مى شوم .
راهى است که از عالم بالا و بالاتر از علم ماست .
راهى است که انسان در آن دچار شک وپشیمانى نمى شود.
راهى است از همه راه ها صاف تر، نزدیک تر و روشن تر.
وبالاخره راه مستقیم ، راه انبیا، شهدا، صالحان وصدیّقین است .
اینها نشانه هاى راه حقّ ومستقیم است که شناخت آن مشکل و دقیق است وحرکت وپایدارى در آن نیاز به امداد الهى دارد.
نماز، جنگ با شیطان است
همه ما با کلمه محراب آشنا هستیم ، این کلمه در قرآن نیز درباره محلّ نماز زکریّا علیه السّلام آمده است . (( هو قائم یصلّى فى المحراب ))(41)
محراب در لغت یعنى محلّ حرب وجنگ ، پس نماز وحضور در محرابِ عبادت ، قیام براى جنگ با ابلیس است .
اگر انسان هر روز چند بار در محلى قرار بگیرد که نامش محل جنگ باشد، جنگ با هوس ها و شیطان ها و طاغوت ها، القاى این کلمه چه تاءثیرى در فرد و جامعه دارد؟
بگذریم که امروز به خاطر فرهنگ غلط، محراب ها را تزیین مى کنند وگل بوته هاى کاشى کارى ها، صحنه را درست به عکس کرده وبه جاى فرار شیطان جولانگاه او قرار داده است .
روزى پیامبر صلّى اللّه علیه و آله به فاطمه علیها السّلام فرمود:
این پرده را از جلو دید من بردار، زیرا گلِ روى این پارچه ، در حال نماز توجّه مرا از بین مى برد.
ولى ما امروز مبلغ سنگینى خرج مى کنیم تا محراب را با انواع کاشى تزیین کنیم . نمى دانم چرا به اسم شعائر مذهبى و هنر معمارى ، از متن اسلام دور مى شویم ؟ اسلام هر چه عمیق ولى بى آلایش معرفى شود جاذبه بیشترى خواهد داشت . ما با این همه تزیینات چند نفر را به مسجد جذب کرده ایم و اگر بودجه این تشریفات را صرف نیازهاى ضرورى جوانان کنیم چقدر جذب خواهیم کرد؟
نماز و توحید
((انّنى انا اللّه لااله الاّ انا فاعبدنى واقم الصلوة لذکرى ))(42)
رابطه نماز و توحید بسیار نزدیک است ، توحید ما را به سوى نماز مى کشاند و نماز روح توحید ما را زنده مى کند. نماز با تکبیر آغاز مى شود و در هر رکعت بعد از پایان سوره ، قبل و بعد از رکوع و هر سجده و در پایان هر نماز، مستحب است اللّه اکبر بگوئیم . در ذکر رکوع و سجود، سبحان اللّه مى گوئیم و در رکعت سوم وچهارم ((لااله الا اللّه )) مى گوئیم که همه مایه صیقل دادن روح توحید و جلوه دادن روح ایمان است .
بریدن از نماز، زمینه گرایش به مفاسد
((فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوة واتّبعوا الشهوات ))(43)
پس از انبیا گروهى جانشین آنها شدند که نماز را ضایع کردند و از شهوات پیروى نمودند.
این آیه ، ابتدا ضایع شدن نماز را مطرح کرده و سپس در دام شهوات قرار گرفتن را. چون نماز ریسمان ارتباط با خداست ، همین که پاره شد، افتادن در وادى تباهى حتمى است ، همچون گسستن بند تسبیح ، که همه دانه ها در اثر آن پخش و گم مى شوند.
جهاد تا شهادت براى حفظ نمازخانه دیگر ادیان
در آیه 40 سوره حج مى خوانیم :
((ولولا دفع اللّه الناس بعضهم ببعض لهدّمت صوامع و بیع و صلوات و مساجد یذکر فیها اسم اللّه ))اگر مؤ منان دست به اسلحه نبرند و جلو مفسدین را با قدرت و جنگ نگیرند، تمام نمازخانه ها و عبادتگاه هاى یهودیان و مسیحیان و مسلمانان خراب مى شود.
صَوامع ، جمع صُومعه ، به مکان عبادت در بیرون شهر (دِیر) گفته مى شود که براى زُهّاد ساخته مى شد. بِیَع جمع بیعة ، محل عبادت نصارى است که همان کلیسا و کِنیسه است .
صلوات ، جمع صلوة ، محل عبادت یهودیان است که بعضى آن را معرّب ثلوثا در زبان عبرى دانسته اند و مسجد محل عبادت مسلمین است .
به هر حال باید به قیمت خون دادن ، از مکان نماز و عبادات حفاظت کرد.
طهارت و سلامت قلب
همان گونه که براى انجام نماز، طهارت ظاهرى ، در قالب وضو و غسل و تیمم ، شرط است ، قبول و پذیرفته شدن نماز نیز، به طهارت باطنى نیاز دارد.
بارها قرآن به پاکى دل اشاره کرده است . گاهى مى فرماید: تنها قلب سلیم به درگاه خداوند راه دارد. قلبى است که در آن شک و شرک وجود نداشته باشد.
به هر حال ، نماز نیز همانند قرآن کریم ظاهرى دارد و باطنى و آنچه ما انجام مى دهیم اگر درست باشد ظاهر نماز است که باید سکّوى پرواز به باطن آن باشد.
نمازى بر اساس معرفت و عشق .
نمازى برخاسته از اخلاص و محبّت .
نمازى با حال خشوع .
نمازى دور از غرور و عُجب و ریا.
نمازى سازنده و محرّک .
نمازى از قلبى بى هوى و بى مرض .
نمازى که پرتوى از آن را فهمیدیم و نوشتیم و گفتیم ، ولى لیاقت خواندن یک رکعت آن را نویسنده در تمام عمرش پیدا نکرده است .
نماز و صداقت
کسى که دیگرى را دوست دارد سخن گفتن با او را هم دوست دارد. آنها که با زبان ، مدّعى خداخواهى و خدادوستى اند، ولى علاقه اى به نماز ندارند در ادّعاى خود صداقت ندارند. نماز ملاک و میزان مقدار تعهّدى است که انسان در اظهارات خود دارد. به همین دلیل نماز منافق همچون سایر اعمالش همراه با صداقت نیست .
نماز و نیّت
علاوه بر حضور قلب و خشوع در نماز که سفارش اسلام و از علامات مؤ من است و اهمیّت آن تا آنجاست که اگر نمازى با توجّه خوانده نشود قبول نمى شود و از نماز همان مقدارى مورد قبول است که با حضور قلب باشد، ولى با این همه اسلام سفارش کرده که نماز با بهترین لباس از نظر پاکى و نو بودن ، همراه با عطر و وقار و آرامش انجام گیرد، تا جائى که بعضى به امام سجاد علیه السّلام که به سوى مسجد مى رفت ، گفتند: گویا منزل عروس مى روى ! امام فرمود: ملاقات با خالق زیبائى ها دارم .
به خصوص زنان خوب است به هر نحو خود را براى نماز بیارایند، به این معنا که زیورهایى گرچه ساده و اندک هنگام نماز با خود داشته باشند.
نماز، یک معامله پُر سود
خداوند مى فرماید:((فاذکرونى اَذکرکم ))(44) شما مرا یاد کنید من هم شما را یاد مى کنم .
یاد ما براى خدا سودى ندارد، ولى یاد او از ما، لطفش را نصیب ما مى فرماید، لغزش ما را مى بخشد، دعاى ما را مى پذیرد، مشکل ما را حل مى کند، لطف او براى ما بى نهایت ارزش دارد. پس در نماز که یاد خدا مى کنیم ، کالاى پرارزشى را گرفته ایم .
نماز و آرامش
تنها مشکلى که دنیاى علم وصنعت امروز آن را حل نکرده ، مشکل آرامش روحى است . هر روز آمار بیمارى هاى روانى ، و مصرف قرص ‍ اعصاب زیاد مى شود. هیچ چیز به انسان آرامش نمى دهد جز یاد خدا و ایمان و اُنس و عشق و توکّل به او.
آرى نماز یاد خداست و فقط با یاد خدا دل ها آرامش مى یابد.
افرادى را مى شناسیم که داراى قدرت ، مال و علم هستند، امّا آرامش لازم را ندارند. در مقابل ، افرادى تهیدست هستند که به خاطر ایمان به سرچشمه هستى داراى قلبى آرامند، دید و بینش و اعتقاد خاصّى دارند که حوادث تلخ و شیرین را مى پذیرند و براى آنها تحلیل منطقى دارند.
آرى با یاد خداوند دل ها آرام مى گیرد و بهترین یاد خدا همان نماز است ، کمبود امروز بشر علم و تخصصّ نیست ، بلکه دل آرام است . نه فرعون ها و ابرقدرت ها دل آرام دارند، نه قارون ها، و نه ابولهب ها، و نه منافقان چند چهره .
تنها رهبرى را که ما در زمان خودمان داراى دل آرام دیدیم ، حضرت امام خمینى قدّس سرّه بود که روز 12 بهمن 57 وقتى در هواپیما نشست تا به ایران بیاید، خبرنگار از او پرسید چه احساسى دارید؟ فرمود: هیچ .
با اینکه هنوز نظام شاهنشاهى سرِ پا بود و احتمال سرنگونى هواپیما داده مى شد.
در وصیّت نامه خود نیز نوشت من با قلبى آرام به سوى خدا مى روم . این دل آرام از زور و پول و مقام نیست ، از پیوند با خداست که بهترین نوع آن نماز است .
نماز، یعنى ایمان
بعد از حدود 15 سال که مسلمانان به سوى بیت المقدّس نماز مى خواندند، وقتى به دلائلى قبله به سوى کعبه تغییر کرد، سؤ الى براى مسلمانان پیش آمد که نمازهاى قبلى ما چه حکمى دارد؟ این مسئله را از پیامبر پرسیدند.
آیه نازل شد که نمازهاى قبلى شما صحیح است و خداوند پاداش نمازهاى شما را ضایع نمى کند.
لکن آیه اى که نازل شد این بود:
((وماکان اللّه لیضیع ایمانکم ))(45) خداوند ایمان شما را ضایع نمى کند. یعنى به جاى اینکه بگوید: نمازهایتان از بین نرفته و صحیح است ، مى فرماید: ایمانتان ضایع نشده ، که این تعبیر نشان دهنده آن است که نماز یعنى ایمان و ترک نماز یعنى ترک ایمان .
نماز و بزرگى خداوند
اوّلین کلمه واجب در نماز((الله اکبر)) است و کسى که خداوند نزدش بزرگ شد، همه چیز را کوچک خواهد دید.
کسانى که سوار هواپیما مى شوند، همین طور که بالا مى روند خانه هاى بزرگ ومحلّه ها و شهرها نزد آنان کوچک مى شود و هر چه پرواز بالاتر باشد، زمین کوچک تر جلوه خواهد کرد.
کسى هم که خداوند نزد او بزرگ شود، دیگر طاغوت ها و قدرت ها و مال و مقام ها نزد او ارزش نخواهد داشت .
حضرت امیر علیه السّلام در بیان صفات متّقین مى فرماید:
((عظم الخالق فى اعینهم فصغر مادون ذلک فى انفسهم ))(46)
چون خداوند در چشم مؤ منین بزرگ شد، غیر او هر چه و هرکس باشد کوچک جلوه خواهد کرد. اگر دنیا نزد ما کم ارزش شد وابستگى ما به آن کم مى شود و قهرا براى مال و مقام آن این همه جنایت و خلاف مرتکب نمى شویم .
از سخنان امام خمینى قدّس سرّه این بود که
((آمریکا هیچ غلطى نمى تواند بکند.)) این یک تهدید تو خالى و شعار نیست ، کسى که یک عمر باور داشته که خدا بزرگ است ، آمریکا نزدش کوچک جلوه مى کند و هر حادثه اى پیش او ساده است .
حضرت زینب کبرى علیها السّلام عصر عاشورا گفت :
((ربّنا تقبّل منّا هذا القلیل )) خداوندا! این اندک را از ما بپذیر.
حادثه کربلا و شهادت امام حسین علیه السّلام بسیار بزرگ بود، ولى کسى که خدا را بزرگ ببیند آن حادثه را هم کوچک مى بیند.
و در پاسخ حاکم ستمگر بنى امیّه که پرسید در کربلا چه دیدید؟ فرمود:
((ما راءیت الاّ جمیلا))من جز زیبائى چیزى ندیدم .
آرى در دید عارفان ، تمام کارهاى خداوند حکیمانه وزیباست .




تاریخ : شنبه 91/12/19 | 2:46 عصر | نویسنده : علی اصغربامری

به نام خدا

مردم و نماز
با همه اهمیّتى که نماز در نزد خداوند و اولیا دارد، امّا برخورد مردم با آن متفاوت است :
الف : عدّه اى ایمان ندارند ونماز نمى خوانند:
((فلا صدّق و لاصلّى ))(17)
ب : عدّه اى مانع نماز دیگران مى شوند: ((ارایت الذى ینهى عبدا اذا صلّى ))(18)
در شاءن نزول آیه آمده است که ابوجهل تصمیم گرفت هنگامى که پیامبر براى نماز به سجده مى رود با لگد، گردن حضرت را در هم بشکند. مردم او را دیدند که رفت ولى منصرف شد. گفتند: چرا چنین نکردى ؟!
گفت : چون خواستم چنین کنم ، خندقى از آتش دیدم که در پیش روى من شعله ور شد.
(19)
ج : عدّه اى نماز را مسخره مى کنند: ((و اذا نادیتم الى الصلوة اتخذوها هزوا))(20)
د: عدّه اى بى نشاط نماز مى خوانند: ((واذا قاموا الى الصلوة قاموا کُسالى ))(21)
ه‍ : عدّه اى گاهى مى خوانند و گاهى نمى خوانند: ((فویل للمصلّین الّذینهم عن صلوتهم ساهون ))(22)
و: عدّه اى به خاطر رسیدن به دنیا، از نماز کم مى گذارند: ((و اذا راءوا تجارة او لهوا انفضّوا الیها و ترکوک قائما))(23) هرگاه لهو و تجارتى دیدند به سوى آن روانه شده و تو را در حالى که به خواندن خطبه نماز ایستاده اى وامى گذارند.
این آیه اشاره به ماجرائى است که پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله مشغول خواندن خطبه هاى نماز جمعه بود که کاروانى تازه وارد، براى فروش اجناس خود شروع به طبل زدن کردند. مردم از پاى سخن پیامبر بلند شده و به سراغ تجارت و معامله رفتند و حضرت را تنها گذاشتند.
نذر براى نماز
بعضى فرزند خود را نذر خدمت در مسجد مى کنند. مادر مریم گفت : ((نَذرتُ لک ما فى بَطنى مُحرّرا))(24)
خدایا! من نذر کردم که فرزندم را براى خدمت در بیت المقدّس از هر کار معاف و آزادش کنم تا با فراغت کامل در بیت المقدّس خادم باشد. لکن همین که فرزند متولّد شد و دید دختر است ، گفت : خدایا! من دختر آوردم و دختر نمى تواند مثل پسر به راحتى خادم باشد. ولى به هر حال به نذرش عمل کرد، و مریم خادم مسجد شد.
توجّه به نماز در خانواده
((وامر اهلک بالصلوة واصطبر علیها))(25)
اوّلین مسئولیّت انسان بعد از خودش ، خانواده اوست ، ولى از آنجا که همسر وفرزند انسان گاهى سرسختى نشان مى دهند، انسان باید استقامت کند وبه شیوه هاى مختلف آنان را به سوى دین و نماز دعوت کند، نه آنکه اگر چند بار گفت و اثر نکرد آنان را رها کند.
نماز در حکومت علوى
حضرت على علیه السّلام به مالک اشتر مى فرماید:((واجعل افضل اوقاتک للصلوة ))(26) بهترین وقت خودت را براى نماز قرار بده .
و بدان ارزش تمام کارهاى تو تابع نماز تو است :
((واعلم انّ جمیع اعمالک تبع لصلوتک ))
دعوت عملى به نماز
امر به معروف و دعوت به سوى حقّ، یکى از وظایف هر مسلمانى است و نماز بهترین معروف و کار نیک است .
این دعوت ، هم با زبان مى شود و هم با عمل . اگر چهره هاى بارز در صف اوّل قرار گیرند، اگر مردم هنگام رفتن به مسجد لباس خوب و بوى خوش مصرف کنند و اگر نماز، ساده و سریع برگزار شود، این خود یک تشویق عملى براى اقامه نماز است .
اگر مثل ابراهیم علیه السّلام و اسماعیل علیه السّلام براى نمازگزاران خانه خدا را تطهیر مى کنند، پس باید بدانیم که اگر شخصیّت هاى مهم ، مسئول اقامه نماز باشند در دعوت مردم بسیار مؤ ثّر است .
نماز، جهاد، شهادت
بعضى براى اقامه نماز کتک ها خوردند، مثل انقلابیون در زندان شاه و اسرا.
بعضى تیر خوردند مثل زُهیر که روزعاشورا جلو امام حسین ایستاد تا امام نمازش را بخواند.
بعضى در راه نماز شهید شدند، مثل شهداى محراب : آیة اللّه اشرفى اصفهانى ، دستغیب ، صدوقى ، مدنى و قاضى طباطبائى .
وبعضى در حال نماز شهید شدند مثل على بن ابیطالب علیهما السّلام .
ترک نماز و دوزخ
در قیامت بارها میان اهل بهشت و اهل دوزخ گفتگو رخ مى دهد که قرآن برخى از آنها را بیان فرموده است . در یکى از آن صحنه ها، اهل بهشت از مجرمان مى پرسند: چه عاملى شما را به دوزخ روانه کرد؟ آنها چهار عامل را مى شمرند، که اوّلین آنها پایبند نبودن به نماز است : ((لم نک من المصلّین ))(27)
نماز، کلید قبولى تمام عبادات
در اهمیّت نماز، همین بس که در روایات مى خوانیم : اگر نماز، قبول شود، عبادات دیگر هم قبول مى شود، ولى اگر نماز مردود شود، کارهاى دیگر هم ردّ خواهد شد.(28)
پیوند پذیرش عبادات دیگر به قبولى نماز، نقش کلیدى آن را نشان مى دهد.
مثل آنکه اگر پلیس ، از شما گواهینامه رانندگى بخواهد، شما هر مدرک و کارت شناسایى معتبر دیگرى هم ارائه دهید، پذیرفته نیست . مجوّز رانندگى ، داشتن گواهینامه است ، و بدون آن ، تمام مدارک ، بى اثر خواهد بود.
در قیامت نیز مجوّز عبور از صراط، اقامه نماز است وبدون آن هیچ عبادتى قبول نمى شود.
نماز، اوّلین کلام و آخرین وصیّت
در بعضى روایات مى خوانیم که نماز، هم اوّلین سفارش انبیا بوده (29) و هم آخرین وصیّت اولیا.(30)
در تاریخ زندگى امام صادق آمده است که حضرت در آخرین لحظه هاى عمر مبارک خود چشم باز کرده و فرمود: تمام بستگانم را جمع کنید و سپس فرمود:
شفاعت ما شامل کسانى که نسبت به نماز سهل انگارى کنند نخواهد شد.
(31)
نماز، وسیله آزمایش خود
در حدیث مى خوانیم که هر کس مى خواهد بداند مقام و ارزش او نزد خداوند چگونه است ، ببیند که خداوند نزد او چه مقامى دارد.(32) اگر اذان نماز نزد تو بزرگ و محترم بود، تو نیز نزد خداوند احترام دارى و اگر نسبت به انجام فرمان او بى تفاوت بودى ، مقام و ارزشى نزد او ندارى و همچنین اگر نماز ترا از فساد و فحشا بازداشت نشانه تاءثیر و قبولى نماز است .
نماز اوّلین سؤ ال در قیامت
در حدیث مى خوانیم اوّلین چیزى که در قیامت مورد سؤ ال و حساب قرار مى گیرد نماز است .(33)
آرى ، اوّلین واجب بر هر مکلّفى قبل از روزه و خمس و زکات و حج و... نماز است و طبیعى است که در قیامت نیز در اوّلین فرصت ، از اوّلین تکلیف سؤ ال شود.
نماز یاد خداست
خداوند به حضرت موسى مى فرماید:((اقم الصلوة لذکرى ))(34) براى یاد من نماز به پا دار.
نماز، ذکرى است زبانى وقلبى ، با روشى مخصوص و شیوه اى ابتکارى که اعضاى بدن از موى سر تا نوک پا در آن نقش دارند. هنگام وضو، هم روى سر را مسح مى کنیم و هم روى پا را، هنگام سجده هم پیشانى بر زمین نهاده مى شود هم انگشت پا، در طول نماز هم زبان ذکر او مى گوید هم دل به یاد اوست . چشم ها باید خاشع باشد، کمر در رکوع خم شود، دست ها هنگام گفتن
((اللّه اکبر)) بالا بیاید، گردن ، صاف ودر رکوع کشیده شود، به هر حال در نماز همه اعضا به نحوى در خدمت یاد خدا هستند.




تاریخ : شنبه 91/12/19 | 2:45 عصر | نویسنده : علی اصغربامری

به نام خدا

نماز در تمام ادیان بوده است
قبل از حضرت محمد صلّى اللّه علیه و آله در آئین حضرت عیسى هم نماز بوده که قرآن از زبان او نقل مى کند که خداوند مرا به نماز سفارش کرده است : ((واوصانى بالصلوة ))(1) وقبل از او موسى بوده که خداوند به او خطاب مى کند: ((اقم الصلوة لذکرى ))(2) و قبل از موسى پدر زن او حضرت شعیب بوده که نماز داشته است :((یا شعیب اصلاتک تاءمرک ))(3) و قبل از همه آنها ابراهیم بوده که از خداوند براى خود و ذریّه اش توفیق اقامه نماز را مى خواند: ((ربّ اجعلنى مقیم الصلوة و من ذریّتى ))(4) و این لقمان است که به فرزندش مى گوید:
((یا بنىّ اقم الصلوة و اءمربالمعروف و انه عن المنکر))(5)
پسر من نماز را بپا دار و امر به معروف و نهى از منکر کن .
جالب آن است که معمولا در کنار نماز سفارش به زکات مى شود ولى از آنجا که نوجوان معمولا پول ندارد، در این آیه در کنار نماز به جاى زکات به امر به معروف ونهى ازمنکر سفارش شده است .
هیچ عبادتى به اندازه نماز تبلیغات ندارد
در هر شبانه روز پنج نماز واجب داریم ودر هرنمازى سفارش به اذان واقامه شده است . در این دو نداى آسمانى جمعا:
بیست مرتبه
((حىّ على الصلوة ))
بیست مرتبه ((حىّ على الفلاح ))
بیست مرتبه ((حىّ على خیرالعمل ))
و ده مرتبه ((قد قامت الصّلوة )) مى گوئیم .
با توجّه به اینکه مراد از
((فلاح )) و ((خیرالعمل )) در اذان همان نماز است ، هر مسلمانى در هر شبانه روز هفتاد مرتبه با کلمه ((حىّ)) به خود و دیگران ، تلقین شتاب به سوى نماز مى کند و براى انجام هیچ عبادتى این همه هیاهو و تشویق وارد نشده است . به خصوص که سفارش ‍ شده اذان را بلند بگوئید و با صداى زیبا بگوئید.
اذان ، شکستن سکوت است ، اذان ، یک دوره ایدئولوژى و تفکّرات ناب اسلامى است ،
اذان ، سرود مذهبى است با عباراتى کوتاه و پرمحتوا،
اذان ، هشدار به غافلان است ، اذان ، نشانه باز بودن جوّ مذهبى است و اذان ، نشانه حیات معنوى است .
نماز در راءس همه عبادات است
در ایام ویژه مثل شب قدر، اعیاد اسلامى ، و هر شب و روزى که داراى فضلیت و ارزشى است و براى آن دعا و مراسمى مخصوص وارد شده است ، مثل شب مبعث ، شب میلاد پیامبر، شب جمعه ، معمولا نمازهاى مخصوصى هم وارد شده است . شاید نتوان ایّام مقدّسى را پیدا کرد که در آن برنامه نماز نباشد.
نماز پر تنوّع ترین عبادت است
اگر جهاد وحج چند نوع است ، ولى نماز صدها نوع است .
با یک نگاه ساده به کتاب مفاتیح الجنان علاّمه محدّث حاج شیخ عباس قمى ، مى توان انواع نمازهاى مستحبّى را که براى مکان و زمان هاى خاص وارد شده است ، مرور نمود که البتّه در یک کتاب مستقل به نام
((نمازهاى مستحبّى )) جمع آورى و عرضه گردیده است .
نماز و هجرت
حضرت ابراهیم مى گوید:
خداوندا! ذریّه خودم را در منطقه خشک و بى آب و گیاه قرار دادم ، پروردگارا! براى اقامه نماز.
(( ربّنا انّى اسکنت من ذریّتى بواد غیر ذى زرع ربّنا لیقیمواالصلوة ))(6)
آرى ، ابراهیم براى اقامه نماز به مکه آمد، تا کعبه را به عنوان قبله نمازگزاران تجدید بنا کند، و سپس مردم را به حج دعوت نمود، گویا نماز به سوى کعبه ، بیش از طواف به دور کعبه ، در نظر ابراهیم جلوه کرده است !
ترک جلسه به خاطر نماز
یکى از ادیانى که نامشان در قرآن آمده ، ((صابئین )) هستند که به حضرت یحیى گرایش دارند وبراى ستارگان تاءثیرى قائلند. نماز و مراسم ویژه اى دارند و هنوز در خوزستان گروهى از آنان هستند.
این فرقه ، رهبرى دانشمند ولى مغرور داشتند که بارها با امام رضا علیه السّلام گفتگو کرد، ولى زیر بار نمى رفت .
در یکى از جلسات ، امام رضا علیه السّلام استدلالى کرد که او تسلیم شد و گفت : اکنون روح من نرم شده حاضرم مکتب تو را بپذیرم ، ناگهان صداى اذان بلند شد، امام رضا علیه السّلام جلسه را ترک کرد، مردم گفتند: فرصت حساسى است ، چنین فرصتى پیش نمى آید، امام فرمود: اوّل نماز!
او که این تعهّد را از امام دید، علاقه اش بیشتر شد. بعد از نماز گفتگویش را تکمیل کرد و ایمان آورد.
(7)
نماز اوّل وقت وسط جنگ
ابن عباس مى دید که حضرت على علیه السّلام گاهى در وسط جنگ به آسمان نگاه مى کند.
جلو آمد و پرسید: چرا به آسمان نگاه مى کنید؟
حضرت فرمود: براى اینکه نماز اوّل وقت از دستم نرود.
گفت : الا ن شما در حال جنگ هستید. حضرت فرمود:
از نماز اوّل وقت نباید غفلت شود، حتّى در میدان جنگ .
(8)
آنجا که خواب از مناجات بهتر است
روزى رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله نماز صبح را با جماعت خواندند، ولى دیدند امروز على علیه السّلام به مسجد نیامده است . حضرت ، در خانه على رفتند و پرسیدند چرا او در جماعت شرکت نکرده است ؟!
فاطمه علیها السّلام گفت : على دیشب تا صبح مناجات داشت و صبح از خستگى نمازش را در منزل خواند.
حضرت فرمود: به او بگوئید به جاى مناجات طولانى مقدارى بخوابد ولى نماز جماعت صبح را از دست ندهد.
آرى ، خوابى که مقدّمه جماعت باشد، بهتر از مناجاتى است که حال جماعت را از بین ببرد.
نماز در جلو چشم مردم نه در خفا
امام حسین علیه السّلام روز دوّم محرم وارد کربلا و روز دهم شهید شد. بنابراین مدّت اقامت حضرت هشت روز بود و مسافرى که کمتر از ده روز بماند نمازش شکسته است .
نماز دو رکعتى دو دقیقه بیشتر طول نمى کشد، به خصوص در هنگام خطر، امام حسین علیه السّلام نیز روز عاشورا بارها به خیمه ها رفت و آمد داشت و مى توانست نماز ظهرش را در خیمه بخواند، ولى بنا داشت در معرکه بخواند. دو نفر از یارانش جلو نماز حضرت ایستادند و سى تیر را به جان خریدند، ولى نماز آشکارا برگزار شد نه در خیمه .
آرى ، به صحنه کشاندن نماز یک ارزش است . نباید در هتل ها، شرکت ها، پارک ها، فرودگاه ها، خیابان ها و رستوران ها، نمازخانه در گوشه باشد، بلکه باید در بهترین مکان و در جلو چشم دیگران نماز اقامه شود، زیرا هر چه از جلوه دین کم شود، به جلوه فساد اضافه خواهد شد.
اگر کاسب ها اوّل وقت کنار مغازه خود اذان بگویند، مشتریان بد حجاب ، خودشان را جمع تر خواهند کرد.
بانى ، معمار ومهندس مسجد باید اهل نمازباشد
در آیه هیجده سوره توبه مى خوانیم : ((انّما یعمر مساجد اللّه من آمن باللّه والیوم الاخر و اقام الصلوة ))فقط کسانى حقّ تعمیر و آباد کردن مساجد را دارند که علاوه بر داشتن ایمان به خدا و روز جزا، اهل اقامه نماز باشند.
نااهلان حقّ تعمیر مساجد را ندارند، زیرا تعمیر مسجد یک عنوان مقدّس است .
در حدیث مى خوانیم : اگر ظالمى مسجد مى سازد شما به او کمک نکنید.
تحریم شراب و قمار به خاطر حفظ نماز است
با اینکه شراب و قمار مفاسد جسمى ، روحى و اجتماعى فراوانى بدنبال دارد، امّا قرآن درباره آثار این دو مى فرماید:
(( و یصدّکم عن ذکراللّه و عن الصلوة ))(9) اینها میان شما کینه ایجاد مى کند و شما را از یاد خداوند و نماز باز مى دارد.
در این آیه از میان دهها خطر و ضررى که شراب دارد، روى ضرر اجتماعى ومعنوى آن تکیه شده است . ضرر اجتماعى پیدا شدن کینه وضرر معنوى غفلت از یاد خدا و نماز.
توجّه به نماز فرزندان و ذرّیه
قرآن ، دعاهاى بسیارى را از حضرت ابراهیم نقل نموده است . امّا تنها در دو مورد، آن حضرت براى نسل و ذرّیه اش دعا نموده است ، یکى رهبرى امّت و دیگرى اقامه نماز، که مى فرماید: (( ربّ اجعلنى مقیم الصلوة و من ذریّتى ))(10)
پروردگارا! من و ذریّه ام را از به پا دارندگان نماز قرار ده .
جالب این است که حضرت تنها به دعا قناعت نکرد و براى رسیدن به این آرزو قیام و هجرت کرد، آوارگى هائى را به جان خرید تا نماز را به پا داشت .
اوّلین وظیفه حکومت اسلامى اقامه نماز است
(( الّذین ان مکنّاهم فى الارض اقاموا الصلوة ))(11)
مسلمانان ، آنانند که چون قدرت را بدست گیرند اوّلین کارشان اقامه نماز است .
خدا نکند فکر مدیرعامل ما فقط به سوددهى کارخانه و فکر دانشگاه ما پرورش متخصصّ وفکر دولت ما فقط تولید وتوزیع باشد، که اوّلین وظیفه مسئولان حکومت اسلامى اقامه نماز است ، هم با شرکت خودشان و هم با تشویق همه جانبه مردم .
نماز تعطیلى ندارد
(( و اوصانى بالصلوة والزکاة ما دمت حیّا))(12)
هر یک از دستورات اسلامى ممکن است به دلیلى تعطیل شود. مثلا جهاد براى بیمار و نابینا واجب نیست ، روزه بر مریض واجب نیست ، خمس و زکات و حج ، بر طبقه محروم واجب نیست ، امّا تنها عبادتى که بر همه افراد و اقشار جامعه از مرد و زن ، فقیر و غنى ، سالم و بیمار واجب است ، نماز است که تا لحظه مرگ حتّى یک روز قابل تعطیل شدن نیست . (گرچه براى زن ها در هر ماه برنامه خاصّى وجود دارد)
نماز همراه با مردم دارى
(( قولوا للناس حسنا و اقیموا الصلوة ))(13)
با مردم خوب سخن بگویید و نماز را به پا دارید.
با سخن و برخورد خوب مى توانیم عملا نماز را تبلیغ کنیم و بدانیم کسانى که با اخلاق و سیره پیامبر صلّى اللّه علیه و آله مسلمان شده اند بیش از کسانى هستند که با استدلال عقلى مسلمان شده اند.
حتّى با کفّارى که انسان جدال و بحث مى کند، باید به طور نیکو جدال کند، یعنى اوّل خوبى هاى آنان را بپذیرد و بعد نقطه نظرات خود را بیان کند.
نماز، اوّلین واجب بعد از ایمان به خدا
((الّذین یؤ منون بالغیب و یقیمون الصلوة ))(14)
در ابتداى قرآن و آغاز سوره بقره ، بعد از ایمان به غیب که شامل ایمان به خداوند و معاد و فرشتگان است ، اوّلین اصل عملى که مورد توجّه قرار گرفته ، مسئله اقامه نماز است .
نماز، مقدّم بر کسب و کار
((رجال لا تلهیهم تجارة ولا بیع عن ذکر اللّه ))(15)
قرآن از کسانى که هنگام اذان ، کار و کسب را رها مى کنند ستایش کرده است .
به خصوص در روز جمعه سفارش شده که معامله را رها کنید:
((و ذرواالبیع )) وپس از پایان نماز جمعه ، به سراغ کار و درآمد بروید: ((فانتشروا فى الارض وابتغوا من فضل اللّه ))(16)
رئیس جمهور شهید ایران مرحوم رجائى مى فرمود: به نماز نگوئید کار دارم ، به کار بگوئید نماز دارم .




تاریخ : شنبه 91/12/19 | 2:43 عصر | نویسنده : علی اصغربامری

به نام خدا

هیچ عبادتى به اندازه نماز تبلیغات ندارد
در هر شبانه روز پنج نماز واجب داریم ودر هرنمازى سفارش به اذان واقامه شده است . در این دو نداى آسمانى جمعا:
بیست مرتبه
((حىّ على الصلوة ))
بیست مرتبه ((حىّ على الفلاح ))
بیست مرتبه ((حىّ على خیرالعمل ))
و ده مرتبه ((قد قامت الصّلوة )) مى گوئیم .
با توجّه به اینکه مراد از
((فلاح )) و ((خیرالعمل )) در اذان همان نماز است ، هر مسلمانى در هر شبانه روز هفتاد مرتبه با کلمه ((حىّ)) به خود و دیگران ، تلقین شتاب به سوى نماز مى کند و براى انجام هیچ عبادتى این همه هیاهو و تشویق وارد نشده است . به خصوص که سفارش ‍ شده اذان را بلند بگوئید و با صداى زیبا بگوئید.
اذان ، شکستن سکوت است ، اذان ، یک دوره ایدئولوژى و تفکّرات ناب اسلامى است ،
اذان ، سرود مذهبى است با عباراتى کوتاه و پرمحتوا،
اذان ، هشدار به غافلان است ، اذان ، نشانه باز بودن جوّ مذهبى است و اذان ، نشانه حیات معنوى است .




تاریخ : شنبه 91/12/19 | 2:42 عصر | نویسنده : علی اصغربامری

به نام خدا

نماز در تمام ادیان بوده است
قبل از حضرت محمد صلّى اللّه علیه و آله در آئین حضرت عیسى هم نماز بوده که قرآن از زبان او نقل مى کند که خداوند مرا به نماز سفارش کرده است : ((واوصانى بالصلوة )) وقبل از او موسى بوده که خداوند به او خطاب مى کند: ((اقم الصلوة لذکرى )) و قبل از موسى پدر زن او حضرت شعیب بوده که نماز داشته است :((یا شعیب اصلاتک تاءمرک )) و قبل از همه آنها ابراهیم بوده که از خداوند براى خود و ذریّه اش توفیق اقامه نماز را مى خواند: ((ربّ اجعلنى مقیم الصلوة و من ذریّتى ))و این لقمان است که به فرزندش مى گوید:
((یا بنىّ اقم الصلوة و اءمربالمعروف و انه عن المنکر))
پسر من نماز را بپا دار و امر به معروف و نهى از منکر کن .
جالب آن است که معمولا در کنار نماز سفارش به زکات مى شود ولى از آنجا که نوجوان معمولا پول ندارد، در این آیه در کنار نماز به جاى زکات به امر به معروف ونهى ازمنکر سفارش شده است .