بدون تردید خانمها با هر تفکر و عقیدهای که باشند نظر و سلیقة همسر خود را در انتخابهای خویش مورد توجه قرار میدهند که از جمله آنها انتخاب لباس و وضع ظاهری است که با آن در جامعه حاضر میشوند. از این رو غیرتمندی یا عدم غیرت مردان در نوع پوشش و رو گرفتن زنان و دختران آنها از نامحرم و یا بدحجابی و بیحجابی آنها نقشی بسزا دارد. چه زنانی که با انتخابهای سرپرست خود به شقاوت یا سعادت بار مییابند.
با توجه به این واقعیت، ترویج فرهنگ غیرت در بین مردان میتواند به ترویج و تحقق پوشش دینی در جامعه کمک نماید.
زیرا اگر روح غیرت در مردی دمیده شود هرگز اجازه نمیدهد زن یا دخترش با بدحجابی یا برهنگی خود کمترین تحریکی در دل نامحرم داشته باشند و البته خداوند چنین مردانی را بسیار دوست دارد و از آنها خواسته است خانوادة خود را از عذاب آخرت در امان دارند.
قرآن کریم میفرماید:
«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ»[1]
ای کسانی که ایمان آوردهاید خود و خانواده خویش را در آتش دوزخی که هیزمش از مردم و سنگ خار است حفظ کنید.
غیرت یکی از صفات خداوند است که با سرشت مردان خدا آمیخته است چنین صفتی است که زنان رااز فساد و ابتذال بیحجابی و خودنمائی صیانت میکند.
عامل دیگر ترویج فرهنگ حجاب دینی فعالیتهای گسترده علمی، فرهنگی و هنری مربوط به حجاب در تمام سطوح فکری جامعه است ارائه پوستر، نشریه و به ویژه کتابهای مفید به آحاد جامعه از دختر و پسر و زن و مرد میتواند سبب ارتقاء سطح آگاهی آنها در این زمینه گردد. اساساً حضور زنان پوشیده در صحنههای مختلف جامعه که خود ارائه الگو و تجسم عینی پوشش اسلامی هستند آثار مثبت چشمگیری در هماهنگی کردن فرهنگ حجاب اسلامی در جامعه دارد. به همین منظور محاسبه رسانههای گروهی با بانوانی که از حجاب برتر برخوردارند و از یک ویژگی خاص هنری، علمی، مسئولیتهای اجتماعی و دولتی قابل توجه برخوردارند میتواند در گسترش فرهنگ حجاب مؤثر باشد.
بسم رب الشهداءوالصدیقین
روشهای ترویج حجاب
تشویق
تشویق همواره به عنوان یک اصل مهم در جهت تربیت آدمی مورد استفاده قرار میگرفته است. یکی از جهات ذکر نعمتهای بهشتی در آیات و روایات، بعد تشویقی آن میباشد که تأثیر بسزایی در گرایش مردم به احکام دین و پرهیز از گناهان دارد. تشویق سخن یا عملی است که به انسان شوق و رغبت و دلگرمی دارد. و عمل او را مورد ستایش قرار میدهد. برخی تشویقها به صورت نقد و عملی صورت میگیرد که اغلب به خاطر موقعیتهای به دست آمده میباشد و گاهی به صورت وعده انجام میپذیرد تا در صورت موفقیت، عملی گردد.
ماهیت تشویق مختلف است و میتواند بار عاطفی، مالی، تشریفاتی، شغلی، سیاسی، عملی و امثال آن داشته باشد که تمام این مورد میتوانند در ترویج فرهنگ حجاب مورد استفاده قرار گیرد.
تشویقها به محدودة ادارات و نهادها منحصر نمیشود بلکه محیط خانواده و هر نقطهای از جامعه میتواند محل تشویق راهیان عفاف باشد. احترام لازم و محسوس به بانوان باحیای جامعه که از پوشش دینی برخوردارند میتواند از سوی عموم مردم مورد توجه قرار گیرد. و معلوم است که چنین احترامی که به خاطر بزرگداشت احکام الهی و الگوی زنان عالم حضرت صدیقه طاهره(س) صورت میگیرد از ارزشی بزرگ برخوردار است و از غیرتمندی و علاقة به پاکیها سرچشمه میگیرد.
تشویق متقابل از جمله تشویقهائی است که میتواند در بین خانمها به طور گستردهای رایج گردد. باید صفا، تعاون، همکاری، وحدت و دوستی بین زنان با حجاب به طور کامل در جامعه رسمیت و عینیت یابد که کمترین آن سلامکردن به هنگام رسیدن و گذرکردن بر یکدیگر است. وحدت و صمیمیت فرشتههای حجاب، روح آنها را تقویت میکند و زمینه جذب دیگران را پدید می آورد.
بسم رب الشهداء والصدیقین
موانع حجاب ورفع آنها
5) از بین رفتن حیا و شرم در جامعه
حیا و شرم نوعی ملکه نفسانی است که موجب جلوگیری از گناه میشود. حیا دو نوع است: فردی و اجتماعی.
حیای اجتماعی: یعنی وجود جوّی در جامعه که از گناه در آن احساس شرم شود. ضد حیای اجتماعی، اشاعه فحشا است.
قرآن برای حیای اجتماعی اهمیت زیادی قائل است و برای کسی که حیای اجتماعی را از بین برد، یعنی اشاعه فحشا کند، عذاب دردناکی قرار داده است:
«إِنَّ الَّذِینَ یحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَالإخِرَةِ وَاللَّهُ یعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ»[1]
کسانی که دوست دارند فساد و فحشاء در بین مؤمنین شایع شود، برای آنها است عذابی دردناک در دنیا و آخرت و خدا میداند و شما نمیدانید.
و اینکه میفرماید: «خدا میداند و شما نمیدانید» اهمیت این مسئله را نشان میدهد، و تذکر میدهد که ممکن است مسلمانان آن را فراموش کنند و به آن توجه نکنند.
«وَ قالَ رَسُولُ اللهِ(ص): الْحَیاءُ وَ الْإِیمَانُ فِی قَرنٍ وَاحِدٍ فَإِذا شعِبَ أَحَدُهُمَا تَبِعَهُ الْآخَرُ»[2]
پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: حیاء و ایمان مقرون یکدیگراند و هر کدام برود دیگری هم خواهد رفت.
لذا مسلمانان موظفند از اموری که پرده حیا را میدرد دوری کنند.
علماء دین عمود خیمه اسلاماند، لذا واضح است که سوء عمل آنها مردم را به دین بدبین میکند.
معضل دیگر سودجویی و سازشکاری آنها با صاحبان قدرت و سرمایهداران بزرگ است که موجب میگردد دین بازیچه دسته قدرتمندان شود و آنها هر طور بخواهند آن را تفسیر و تحریف کنند و یا هر چه را بخواهند به نام دین رواج دهند. در این صورت دین وارونه میشود و مردم در زیر پای این قدرتها له میشوند عَنْ أبِی عَبْدِ اللهِ(ع) قَالَ رَسُولُ اللهِ الْفُقَهَاءُ أُمَنَاءَ الرُّسُلِ ما لَمْ یَدْحُلُوا فِی الدُّنْیا قِیلَ یا رَسُولُ اللهِ وَ ما دُحُولُهم فِی الدُّنْیا قال اتِّبَاعُ السُّلطَانِ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِکَ فَاحْذَرُوهُمْ عَلَی دِینکُمْ.[3]
پیامبر اسلام(ص) فرمود: فقیهان امینان رسولند مادامی که در دنیا وارد نشوند. پرسیدند ای رسول خدا ورود آنها در دنیا چیست؟ فرمود پیروی از حاکم غیرالهی. و فرمود اگر چنین نمودند شما از آنها احتراز کنید.
شاید هیچ عاملی مانند فساد عالمان دین برای دین و ملت مضر نباشد، همچنانکه هیچ عالمی هم مانند عالمان صالح در اصلاح دین و دنیای مردم مؤثر نیست. پیامبر اسلام(ص) فرمودند که بدترین مردم عالمان سوء هستند: «شرُّ الناسِ عُلماءِ السّوءِ»[4] قرآن نیز عالم سوء را به حمار تشبیه کرده است.
«مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یحْمِلُ أَسْفَارًا بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لاَ یهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ»[5]
مثل کسانی که ]عمل به[ تورات بر آنان بار شد و (بدان مکلف گردیدند) آنگاه آن را به کار نبستند، همچون مثل خری است که کتابهای را بر پشت میکشد چه زشت است وصف آن قومی که آیات خدا را به دروغ گرفتند و خدا مردم ستمگر را راه نمینماید.
امام حسین(ع) در خطبة طولانی و مهمی که در منی ایراد فرمودهاند، تسلط بنی امیه را بر حکومت اسلامی، و پایمال نمودن بیت المال توسط آنها و ریختن خون بیگناهان را نتیجة ساز شکاری و سکوت عالمان دین میدانند. لذا با تندی آنها را مذمت نموده و میفرماید:
«وَلَکِنَّکُمْ مَکنَّتْتُمُ الظَّلَمَةَ مِنْ مَنْزِلَتِکُمْ وَ أسْلَمْتُمْ اُمُورَ اللهِ فِی أیْدِیِهْم»[6]
این شما بودید که با استفاده از مقام خود امکان تسلط ظالمان را فراهم نمودید و امور الهی را به دست
رابطه گرائی یکی دیگر از موانع بزرگ است، چون جایگاهها را به هم میریزد. این مسئله یکی از موارد بیعدالتی است که اشرار را عزیز و ارجمند و ابرار و نیکان را خوار و ذلیل میگرداند. لذا امام رضا(ع) فرمود:
«مَنْ دَعا النَّاس إِلی نَفْسِهِ وَ فِیهِمْ مَنْ هُوَ أَعْلَمُ مِنْهُ فَهُوَ مُبْتَدِعُ ضَالُّ»[7]
اگر کسی مردم را به پیروی از خود بخواند در حالی که در میان آنها عالمتر از او وجود دارد، در این صورت او بدعتگذار و گمراه است.
مانع دیگر ظلم و بیعدالتی در جامعه میباشد. عدالت یعنی هر چیزی را در جای خود قرار دادن و به هر چیز استحقاق آن را عطا نمودن «اَلْعَدْلُ یَضَعُ الاُمورَ مَواضِعَها»[8] یعنی عدل هر چیزی را در جای خود قرار میدهد. اما ظلم هر چیزی را از جای خود خارج میکند. پول پرستان و رفاه طلبان فاسد یکی از عوامل بیعدالتی و از این طریق متلاشیشدن جامعه هستند. قرآن میفرماید:
«وَ إِذَا أَرَدْنَا أَن نُّهْلِکَ قَرْیةً أَمَرْنَا مُتْرَفِیهَا فَفَسَقُواْ فِیهَا فَحَقَّ عَلَیهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِیرًا»[9]
و چون بخواهیم شهری را هلاک کنیم خوشگذرانش را وامیداریم تا در آن به انحراف (و فساد) بپردازند، و در نتیجه عذاب بر آن (شهر) لازم گردد پس آن را زیر و زبر کنیم.
خرافات عقائد و باورهای ضد عقل و علم هستند که با رسوخ آنها در ذهن، عقل و علم کنار زده میشود، در نتیجه پذیرش احکام اسلام ساده نخواهد بود. یکی از این برنامههای خرافی بهائیت است که از رئوس برنامههای آنان مبارزه با حجاب میباشد.
مورد دیگر شیادانی هستند که با استفاده از عقائد خرافی افراد ضعیف الفکر آنها را جذب کرده و به انحاء مختلف در خانوادهها فساد میاندازند و روابط نامناسب برقرار میکنند. جریان انحرافی عرفانهای کاذب و صوفیان ساختگی را نیز باید بر این جماعت افزود که مانند موریانه آشکار و نهان به انهدام بنیان حجاب مشغولند.
فقر و تهیدستی از عواملی است که برخی افراد را که توان تحمل فقر را از دست میدهند به تمکین در مقابل مفسدان وامیدارد. لذا پیامبر اکرم(ص) فرمود: «کَادَ الْفَقْرُ أَنْ یَکُونَ کُفْر»[10] کسی که کفر میکند فقیر میشود.
البته فقر صرف نداری نیست. بلکه فقر در روایات به آز و طمع گفته شده است.
پیامبر اسلام(ص) فرمود عبادت ده جزء است که نه جزء آن طلب حلال است:
«عَنْ أَمیرِ الْمُوْمِنین(ع) عَنْ رَسُولِ اللهِ(ص) فِی حَدیثٍ طَویلٍ أَنَّهُ قَالَ، قالَ اللهُ تَعالی فِی لَیْلَةِ الْمِعْراجِ یا أَحْمَدُ إِنَّ الْعِبادَة عَشَرَةَ أَجْزاءٍ مِنْهَا طَلَبُ الحلالِ[11]»
امیر مؤمنان علی(ع) از رسول خدا(ص) در حدیث طولانی نقل میکند که فرمود خدا در شب معراج فرمود احمد عبادت ده جزء دارد که نه جزء آن طلب حلال است.
از مواردی که لقمه شبههناک در مسأله حجاب تأثیر دارد، عدم پرداخت خمس و زکات است. خمس و زکات حق نیازمندان است که اگر به مستحق برسد دیگر نیازمندی باقی نخواهد ماند.[12]
[1]- سوره نور، آیه 19.
[2]- محمدبن حسن، الحر العاملی، وسائل الشیعه، ج 12، ص 168.
[3]- اسحاق، کافی، اصول کافی، ج 1، ص 46.
[4]- سوره نور، آیه 5.
[5]-
[6]- محمد باقر، مجلسی، بحار الانوار، ج 97، ص 79.
[7]- مستدرک الوسائل، ج 11، ص 29.
[8]- محمد، دشتی، نهج البلاغه، حکمت 437.
[9]- سوره اسراء، آیه 16.
[10]- اسحاق، کافی، ج 2، ص 307.
[11]- میرزا حسین، نوری، مستدرک الوسایل، ج 13، ص 20.
[12]- عباس، فتحی، فلسفه حجاب، ص 52-45.
1) بدفهمی حجاب و بد معرفی شدن آن
بدفهمی حجاب و بد معرفی کردن آن مانع بزرگی است. گاهی برخی سلائق شخصی یا قومی به جای حجاب اسلامی معرفی میشود و مردم را به حجاب بدبین میکند. اگر حجاب آنطور که اسلام معرفی کرده است معرفی شود در جانها مینشیند و تزلزل نخواهد یافت.
امام صادق(ع) میفرماید:
«مَن دَخَلَ فِی هَذَا الدِّینِ بالرِّجالِ أخْرَجَهُ مِنْهُ الرِّجَالُ وَ مَنْ دَخَلَ فِیه بِالْکِتابِ وَ السُّنَةِ زَنَتِ الْجِبَالُ قَبْلَ أنْ یَزُولُ»[1]
هر کس از طریق (مجذوب شدن) به اشخاص وارد این دین شود، اشخاص هم او را از دین خوارج خواهند کرد. اما کسی که از طریق کتاب و سنت وارد این دین شود، اگر کوهها بلرزند، او نمیلرزد.
قرآن حجاب را حافظ امنیت اجتماعی و فردی میشناسد. با وجود حجاب، نه منافقان و اشرار و مزاحمان داخلی و نه سلطهگران و دشمنان خارجی نمیتوانند به اهداف خود برسند.
دشمنان نیز دریافتهاند که برای سلطه بر کشورهای اسلامی باید مسلمانان را به فساد بکشانند و مخصوصاً حجاب را از بین ببرند.
آنها برای این مقصود از تمام ابزارهای اقتصادی، فرهنگی و حتی نظامی بهره گرفته و میگیرند.
سودجویان و بنگاههای سرمایهداری نیز از این قماشند از عوامل مهم بدحجابی هستند آنها از لطافت زن و اطاعتپذیری او برای جلب مشتری سوء استفاده میکنند و آنها را در معرض دید مشتریان قرار میدهند. طبیعی است که پوشش زن را مانعی برای کار خود میبینند.
پیامبر اکرم(ص) از یک طرف با خرافات و از طرف دیگر با همین قدرتهای ظالم و سود جو مبارزه مینمود مینمود که یکی عقل مردم و دیگری دست و پای آنها را بسته بود:
«وَیضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیهِمْ»[2]
و بارهای سنگین ]خرافات[ و غل و زنجیر استثمارگران را که بر آنها بود از آنها برطرف میکند.
واضح است تا این بندها بر دست و پا و عقول آدمیان باشد. نمیتوان استقرار احکام دین را داشت.
طبق نص صریح قرآن
«وَ لَن یجْعَلَ اللّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً»[3]
و خداوند هرگز بر زبان مؤمنان برای کافران راه ]تسلطی[ قرار نداده است.
راه سلطه کفار بر مسلمانان بسته است و این سنت خداست. لذا برنامههای آنها به ثمر نمیرسد مگر آنکه از میان خود مسلمانان افرادی آنها را کمک کنند، چند دستهاندکه آنها را کمک میکنند.
یک گروه وابستگان اقتصادیاند که برای حفظ منافع خود به اجرای برنامههای دشمنان اسلام تن میدهند. نمایندگیهای شرکتهای خارجی و چند ملیتی در کشورهای اسلامی از این گروهاند. آنها برنامههایی دارند که به حجاب لطمه میزند، مانند تورهای مسافرتی به خارج از کشور برای تشویق نمایندگان فروشی، این برنامهها موجب فساد بازار مسلمین است و فرایندی مفسده انگیز و ضد حجاب دارد.
گروه دوم وابستگان سیاسیاند که آنها نیز خواه ناخواه برای رسیدن به قدرت مجبوراند از اوامر قدرتهای بزرگ اطاعت کنند. سران رژیم پهلوی و وابستگان آنها از این دسته بودند.
گروه دیگر، اهل فرهنگ وابستهاند. مانند شبه روشنفکران و نویسندگان بیگانهزده و اهل هنر غیر متعهد. اینها ضربات بزرگی به حجاب زده و میزنند. اشکالات اساسی این دو گروه را میتوان در دو چیز دانست:
1) ناآگاهی از اندیشه و فرهنگ اسلامی
2) آشنایی ناقص با اندیشههای غرب
بسم رب الشهداءوالصدیقین
فایده حجاب در تشکیل و تحکیم نهاد خانواده
تردیدی نیست که خانواده مهمترین و اساسیترین نهاد اجتماعی جامعه انسانی است و تأثیر آن در نهادهای اجتماعی دیگر مثل نهاد آموزش و پرورش و نهاد حکومت و سیاست غیرقابل انکار است بنابراین ثبات و استحکام نهاد اجتماعی خانواده در استحکام و استواری نهادهای دیگر جامعه نیز مؤثر است.
واضح است که یکی از عوامل مهم در تشکیل و استحکام خانواده رعایت حجاب است چون اگر در جامعه حجاب کاملاً رعایت گردد و روابط جنسی فقط به رابطه زن و شوهری محدود گردد جوانان با ازدواج به تشکیل خانواده تمایل پیدا میکنند و خانوادههای تشکیل شده نیز ثبات و استحکام بیشتری خواهند یافت و در نهایت بیشترین فایده و نفع نصیب خود زنان خواهد شد زیرا با مستحکمشدن خانواده بانوان از محبت روحی و عاطف همسران خود برخوردار خواهند شد.
اما اگر در مقابل بدحجابی و بیحجابی و خودنمایی و آرایش بانوان به طور تحریک کننده در جامعه رواج پیدا کند و در نتیجه روابط جنسی افسار گسیخته و غیرمشروع در غیر از محیط خانواده ممکن گردد دیگر نه تنها جوانان با ازدواج به تشکیل خانواده تن نخواهند داد. بلکه خانوادههای تشکیل شده فرو خواهند ریخت چون مردان با دیدن زنان بدحجاب و بیحجاب تحریک شده آسیبپذیر خواهند شد و در نتیجه کانون گرم خانواده به سردی میگراید و محبت در خانواده جای خود را به انزجار و تنفر خواهد داد.
زیرا همسر قانونی رقیب و مانع روابط جنسی به حساب میآید. بنابراین در پرتو رعایت کاملاً حجاب اسلامی
اولاً: زمینه تشکیل نهاد خانواده فراهم میگردد.
ثانیاً: نهاد خانواده درخشش و بالندگی و استحکام مطلوب را پیدا خواهد کرد.
زن پوشیده به نوعی محرومیت را به استعمارگران تحمل میکند. غرب که خود در آتش فساد و تباهی میسوزد و میرود تا به انهدام کامل برسد، سعی جدی در به تباهی کشاندن بشر داردتا همانند غریقی دیگران را با خود همراه سازد و به اهداف شوم استعماری خود نیز دست یابد. حجاب ستیری از اهداف مهم تهاجم فرهنگی غرب است. پوشش دینی همواره مورد هدف تیرهای زهرآگین فرهنگی دشمنان اسلام بوده است. آنها همواره دربرداشتن خاکریز بزرگ حجاب جدیت کامل داشتهاند زیرا پوشش دینی سدی بزرگ در برابر تهاجم فرهنگی غرب است که آنها را از نیل به مطامع فرهنگی و اقتصادی خود ممنوع میسازد. اگر قلعه مستحکم حجاب زن مسلمان فتح شود راه بردگی جامعه اسلامی هموار میگردد. زنان پوشیده هرگز خود را پایگاه استعمار نمیکنند بلکه به عنوان نیروهای مسلح فرهنگی سدی مستحکم در برابر آنان پدید میآورند به گونهای که میتوان گفت پوشش دینی پادزهر تهاجم فرهنگی غرب است.[1]
بسم رب الشهداءوالصدیقین
سلامت و زیبائی
حجاب اسلامی تجلی زیباییهای معنوی زن است که حسن انتخاب او را به نمایش در آورده است.
بدون شک حجاب دینی، زن را از آفات و بیماریهای بسیاری بیمه میکند و میتواند طراوت و جمال او را پاسدار سازد. زحمت حجاب حق بیمهای است که زن برای حفظ آرامش و سلامت خود میپردازد. زیرا حجاب پردهای است که از ورود تیرهای نگاه، سخنان بیهوده، و مشکلات دیگر به درون محیط امن او جلوگیری میکند.
زن بیحجاب آسیبپذیر است وقتی زن از حجاب دینی خود خارج گردد آفات فراوانی سلامت او را از بین میبرند. چه این که غنچه که از کاسبرگ بیرون آید یا میوهای که پوست آن کنده شود گرد و غبار فضا بر آن مینشیند و جریان هوا و آلودگیهای دیگر آنها را پژمرده و فاسد میکند. اما حجاب مانع جریان هوای نفس و نگاههای آلوده و میکروبهای فسا دبه حریم پاک زن است و زیبائی و ظرافتهای جسمانی او را از گزند آفتاب، سرما و آلودگیهای جوی حفظ میکند.
بانوی که از سلامت روحی و روانی برخوردارند در خود کمبودی احساس نمیکنند و در نتیجه تمایلی نیز به جلب توجه دیگران ندارند ولی زنانی که دارای عقده حقارت هستند با پوشیدن لباس شهرت و نمایش زینتها و زیباییها و استفاده کردن از لباسهای رنگارنگ و جذاب در بیرون منزل و در مواجهه با نامحرم میکوشند تا احساس حقارت و کمبود خود را به نحوی مرتفع نمایند.
بنابراین منشاء و دلیل استفاده از لباس شهرت عقده حقارت است زنان و مردانی که در تعویض لباس و انتخاب رنگهای متنوع کاشف از عقده حقارت است. به طور طبیعی انتخاب نوع لباس و نحوه پوشش و آرایش چهره مانند رنگ رخسار و چهره از هر ضمیر خبر میدهد و معمولاً افرادی که دچار عقده حقارت و کمبود شخصیت هستند با لباس شهرتی که به تن میکنند برای خود شخصیت تصنعی و ساختگی ایجاد میکنند. در برخی احادیث به شکل بسیار زیبایی به رابطه بین نحوه پوشش و بیماری روحی عقده حقارت اشاره شده است.
از امام صادق(ع) نقل شده است:
کفی بالمر خزیا ان یلبس ثوبا یشهره
برای حقارت و خواری آدمی همین بس که لباسی به تن کند که او را مشهور نماید.
حاصل اینکه حجاب نشانه سلامت روحی و در مقابل بیحجابی نشانه بیماری روحی و احساس حقارت است.
حجاب و زیبایی
همسویی احکام اسلام به ویژه حجاب با زیبایی دوستی و لذتبردن دیداری است. آیا حجاب به معنای نفی زیبایی و یا مبارزه بازیبایی و عشق نیست؟ و به معنای خبیث دانستن شهوت و سرکوب نمودن نیروی و همچنین میفرماید:
«شَرارِ نِسائِکُم الدَنسه الجوجه العاصیه....»[1]
بدترین زنان شما زن ناپاکیزه، لجبار و سرکش است.
یکی از مراحل خودسازی، نگاهداری زبان و دل از آلودهشدن به گناه میباشد و میبایست همواره زبان را به اسماء الله و اذکار شریفه ممارست داد تا دل و جان و همه وجود آدمی جز نام خدا، توکل براو، امید به حق، و رضای پروردگار، چیزی دیگر نشناسد و همه وجودش خداجو گردد.
روحیة سالم و معنوی داشتن و باطنی از خیرخواهی و نیکی کدن، آراسته بودن خود نوعی سلامت روح و سعادت اخلاقی و روانی است و سبب سلامت کاملتر و عمر پر برکتتر و پردوامتر برای انسان میشود.
فساد اخلاقی، انحاط است و یکی از شعب آن، سقوط در دره شهوت و کامجوییهای ناروا و آزاد و بیبند و باری است.
زن با پوشش شرعی خود، خانواده را استوار و پا برجا میسازد و بیهوده افراد را تحریک نمیکند و هوسها را برنمیانگیزد و مردها را به مفسده نمیکشاند و جوانان را به بیبند و باری سوق نمیدهد.
و کودکان را از مهر و محبت خالص والدین، محروم نمیسازد و بازار فساد و افسار گسیختگی را گرمی و رونق نمیبخشد.
زنانی که جسم خود را پربهاتر از آنان میدانند که اجازه دهند هر چشمی از آنان تمتع گیرد، هر هوسی بدان گرایش یابد.
این گونه زنان شاگرد مکتب خدیجه و فاطمه(س) و اسماء بنت عمیسها و فضههایند. اسلام از زنان بیحجاب و بدحجاب، بیزار و متنفر است. زیرا اینهایند که با متزلزل کردن اخلاق و فضیلت، اسلام را در بین مردم لگدمال میکنند.[2]
.: Weblog Themes By Pichak :.