سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : یکشنبه 92/2/1 | 9:58 عصر | نویسنده : علی اصغربامری

به نام خدا

نبوت 
هدایت کننده انسان ها
اصطفى سبحانه من ولده (اءى آدم ) اءنبیاء اءخذ على الوحى میثاقهم ، و على تبلیغ الرسالة اءمانتهم ، لما بدل اءکثر خلقه عهدالله اءلیهم فجهوا حقه و اتخذوا الانداد معه و اجتالتهم الشیاطین عن معرفته و اقتطعتهم عن عبادته ، فبعث فیهم رسله ، و واتر اءلیهم اءنبیاه لیستاءدو هم میثاق فطرته
 برترین آفریده
اختار آدم علیه السلام ، خیرة " من خلقه ، و جعله اول جبلته
خداى بزرگ آدم را از میان آفریدگانش برگزید و او را نخستین و برترین آفریدگانش قرار داد. 

وصف عیسى (ع )
فى صفة عیسى علیه السلام -: لم تکن له زوجة تفتنه ، و لا ولد یحزنه ، و لا مال یلفته
در وصف عیسى علیه السلام مى فرماید: نه همسرى داشت که او را به فتنه در افکند، نه فرزندى که غمگینش سازد و نه مالى که او را به خود مشغول گرداند. 
زهدى موسى (ع )
ان شئت ثنیت بموسى کلیم الله صلى الله علیه و آله حیث یقول : (رب انى لما اءنزلت اءلى من خیر فقیر) و الله ، ما ساله الا خبزا یا کله ، لانه کان یا کل بقلةُ الارض
اگر بخواهى دوباره پیامبرى را پیروى کنى از موسى علیه السلام پیروى کن آن گاه که فرمود: (پروردگار! من به آنچه از خیر و نیکى برایم فرستاده اى نیازمندم ) به خدا سوگند، حضرت موسى علیه السلام به جز نانى که مى خورد از خدا نخواست ، زیرا او گیاهان زمین مى خورد. 

پیامبر زداینده شبهات
اشهد ان محمدا عبده و رسوله ، ارسله بالدین المشور، و العلم الماءثور، و الکتاب المسطور، و النور الساطع ، و الضیاء اللامع ، و الامر الصادع ، ازاحة للشبهات ، و احتجاجا بالبینات ، و تحدیرا بالایات
گواهى مى دهم که محمد بنده و فرستاده خداست ، او را با دین بلند آواز و نشانه برگزیده و کتاب نوشته و نور درخشان و پرتو تابان و فرمان آشکار و آشکار کننده حق از باطل فرستاد، تا شبهات را بزداید و با دلیل و برهان حجت آورى کن و با آیات هشدارشان دهد.

پزشک امت
رسول الله صلى الله علیه و آله طبیب دوار بطبه ، قدا حکم مراهمه ، و اءحمى مواسمع ، یضع ذلک حیث الحاحة الیه
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله پزشکى است سیار که با طب خویش ‍ همواره به گردش مى پردازد و مرهم ها را به خوبى آماده ساخته و به هنگام نیاز آنها را به کار مى برد. 

نشانه رستاخیز
ان الله جعل محمدا صلى الله علیه و آله علما للساعة ، و مبشرا بالجنةُ، و منذرا بالعقوبه
همانا خداوند محمد صلى الله علیه و آله را نشانه رستاخیز قرار داد و نوید دهنده بهشت و بیم دهنده از کیفر. 
 وصف على علیه السلام در زمان مبعوث شدن پیامبر صلى الله علیه و آله
ارسله على حین فترة من الرسل ، و طول هجعة من الامم ، و عتزام من الفتن ... و الدنیا کاسفة النور... عابسة فى وجه طالبها. ثمرها الفتنه ، و طعامها الجیفُة
خداوند پیامبر را زمانى فرستاد که مدت ها بود پیامبرى نیامده بود و مردم در خوابى دراز به سر مى بردند و فتنه ها نیرومند شده بود... و دنیا بى فروغ شد بود... و به روى طالب خود رو ترش کرده بود. میوه اش فتنه و گمراهى بود و خوراکش مردار.

نزول وحى بر جان پیامبر (ص )
ثم اءنزل علیه الکتاب نورا تطفا مصابیحه .. و تبیاتا لا تهدم اءرکانه . و شفاء لا تخشى اءسقامه ، و عزا لا تهزم اءنصاره ، و حقا لا تخذل اءعوانه ... جعله الله ریا لعطش العلماء و ربیعا لقلوب االفقهاء... و معقلا منیعا ذورته ، عزا لمن تولاه
آن گاه قرآن را بر پیامبر فرو فرستاد که نورى است که چراغ هایش خاموش ‍ نمى شود... و بناى روشنگرى است که پایه هایش ویران نمى گردد و شفا و دارویى است که ترس از بیمارى هاى آن نمى رود و عزتى است که هوادارنش شکست نمى خورند و حقى است که یارانش بى یاور گذاشته نمى شود... خداوند آن را سیراب کننده عطش دانشوران قرار داده است و بهر دل هاى فهمیدگان ... و پناهگاهى که ستیغ آن دست تسخیر ناپذیر است و براى کسى که آن را سرپرست خود گیرد مایه عزت مى باشد. 

 اجراى پیمان الهى
بعث فیهم رسله ، و واتر اءلیهم اءنبیاءه ، لیستادو هم میثاق فطرته ، و یذکر و هم منسیى نعمته ، و یحتجوا علیهم بالتبلیغ ، و یثیروا لهم دفائن العقول و یروهم آیات المقدرة : من سقف فوقهم مرفوع ، و مهاد تحتهم موضوع ، و معایش تحییهم ، و اءجال تفنیهم
فرستادگان خود را در میان مدرم برانگیخت و پیامبرانش را پیاپى به سوى ایشان فرستاد تا از آنان بخواهند پیمان الهى را که در فطرتشان است به جاى آوردند... و نشانه هاى قدرت خدا را به ایشان نشان دهند: از آسمانى که بر فراز سرشان برافراشته شده است تا زمینى که زیر پاهایشان نهاده شده و نعمت هایى که زنده نگاهشان مى دارد و مرگ هایى که نابودشان مى کند. 

فضیلت پیامبر صلى الله علیه و آله
سیرته القصد، و سنته الرشد، و کلامه الفصل ، و حکمه العدل
راه و رسم پیامبر معتدل ، سنت و روشش صحیح و پایدار، سخنانش جدا کننده حق از باطل و قضاوتش عادلانه بود. 

 وصف پیامبر صلى الله علیه و آله
واعیا لوحیک ، حافظا لعهدک ، ماضیا على نفاذ اءمرک
پیامبر و حى تو را فهمید و پیمانت را حفظ کرد و در راه اجراى آن حرکت کرد. 

بهترین راه و روش
اقتدوا بهدى نبیکم فانه افضل الهدى . و استنوا بسنته فانها اهدى السنن
به راه و رسم پیامبرتان اقتدا کنید که بهترین راه و روش است و رفتارتان را به سنت و روش پیامبر تطبیق دهید که هدایت کننده ترین روش هاست .

علم پیامبر
قد علمتم اءن رسول الله صلى الله علیه و آله رجم الزانى المحصن ، ثم صلى علیه ، ثم ورثه اءهله ؛ و قتل القاتل و ورث میراثه اءهله . و قطع السارق و جلد الزانى غیر المحسن ، ثم قسم علیها من الفى ء، و نکحا المسلمات
شما خوب مى دانید که پیامبر خدا صلى الله علیه و آله زناکارى را که همسر داشت سنگبران کرد، سپس بر مرده اش نماز خواند و اموالش را میان ورثه اش تقسیم نمود و دست دزد را قطع کرد و زناکار بدون همسر را تازیانه زد، سپس از در آمد بیت المال سهم آنان را داد و هر دو خطا کار با زنان مسلمان ازدواج کردند. 

 آشکار کننده حق
اءرسله و اءعلام الهدى دارسة ، و مناهج الدین طامسة ، فصدع بالحق ؛ و نصح للخلق
خداوند او را در موقعى فرستاد که نشانه هاى هدایت کهنه گشته و مسیرهاى روشن دین محو شده بود، او براى حق قیام و آن را براى مردم آشکار ساخت . 

سرمشق از پیامبر صلى الله علیه و آله و رفتار او
و لقفد کان فى رسول الله صلى الله علیه و آله کاف لک فى آلاسؤ ة . و دلیل لک على ذم الدنیا و عیبها، و کثرة مخازیها و مساویها، اذ قبضت عنه اءطرافها و وطئت لغیره اءکنافها، و فطم عن رضاعها، و زوى عن زخارفها... فتاءس بنبیک الاطیب الاطهر صلى الله علیه و آله فان فیه اءسؤ ةُ لمن تاءسى ، و عزاءء لمن تعزى و اءحب العباد اءلى الله المتاسى بنبیه ، و المقتص لاتر قضم الدنیا قضما، و لم یعرها طرفاء. اءهضم اهل الدنیا کشحا، و اءخمصهم من الدنیا بطنا. عرضت عیله الدنیا فاءبى اءن یقبلها، و علم اءن الله سبحانه اءبغض شیئا فابغضه ، و حقر شیئا فحقره ، و صغر شیئا فصغره و لو لم یکن فینا اءلا حبنا ما اءبغض الله و رسوله ، و تعظیمنا ما صغر الله و رسوله ، لکفى به شقاقاللله ، و محادة عن اءمر الله . لقد کان - صلى الله علیه و اله و سلم - یاءکل على الارض ، و یجلس جلسة العبد، و یخصف بیده نعله ، و یرقع بیده ثوبه ، و یرکب الحمار العارى ، و یردف خلفه ، و یکون الستر على باب بیته فتکون فیه التصاویر فیقول : یا فلانة - لا حدى اءزواجه - غیبه عنى فاءنى اذا نظرت اءلیه ذکرت الدنیا و زخارفها فاءعرض عن الدنیا بقلبه ، و اءمات ذکرها من نفسه ، و اءحب اءن تغیب زینتها عن عینه ، لکیلا یتخذ منها ریاشا، و لا یعتقدها قرارا، و لا یرجو فیها مقاما، فاخرجها من النفس و اءشخصها عن القلب ، و غیبها عن البصر. و کذلک من اءبغض شیئا اءبغض اءن ینظر اءلیه ، و اءن یذکر عنده ، و لقد کان فى رسول الله صلى الله علیه و آله ما یدلک على مساویى الدنیا و عیوبها. اذ جاع فیها مع خاصته ، و زویت عنه زخارفها مع خاصته ، و زویت عنه زخارفها مع عظیم زلفته . فلینظر ناظر بعقله ، اءکرم الله محمدا بذلک اءم اءهانه ! فان قال : اءهانه ، فقد کذب و الله العظیم - بالافک العظیم ، و ان قال : اءکرمه فلیعلم اءن الله قد اءهان غیره حیث بسط الدنیا له ، و زواها عن اءقرب الناس منه . فتاءسى متاءس بنیه ، و اقتص اءثره ، و ولج مولجه ، و الا فلا یا من الهکة ، فان الله جعل محمداصلى الله علیه و آله علما للساعه ، و مبشراء بالجنة ، و منذرا بالعقوبه . خرج من الدنیا خمیصا، و ورد الاخرة سلیما. لم یضع حجرا عى حجر، حتى مضى لسبیله ، و اءجاب داعى ربه ، فما اءعظم منه الله عندنا حین اءنعم علینا به سلفا نتبعه ، و قائدا نطا عقبه !
سر مشق بودن پیامبر خدا صلى الله علیه و آله براى تو کافى است و راهنمایى است براى این که به نکوهیدگى و ننگین بودن دنیا و فراوانى رسوایى ها و بدى هایش پى ببرى ، چه آن که دنیا از آن حضرت گرفته شد و براى دیگران فراهم گشت و از شیر مادر دنیا باز گرفته شد و از زیبایى ها و زخارف آن دور گشت ... پس به پیامبر پاک و پاکیزه ات اقتدا کن ؛ زیرا که آن حضرت براى کسى که بخواهد به کسى تاءسى جوید و از و پیروى کند. لقمه دنیا را با اطراف دندان مى خورد (به اندازه ضرورت از دنیا بر مى گرفت ) و گوشه چشمى هم به دنیا نداشت . پهلوهایش از همه لاغرتر و شکمش از همه گرسنه تر بود. دنیا به او پیشنهاد شد، اما از پذیرفتن آن سرباز زد و دانست که خداى سبحان چیزى (علاقه به دنیا) را دشمن دارد او هم آن را دشمن گرفت ، چیزى را خرد مى شمارد او هم خرد مى شمارد. اگر در ما هیچ (عیبى ) نبود جز همین که آنچه را خدا و پیامبرش دشمن دارند دوست داشته باشیم و آنچه را خدا و پیامبرش خرد شمرده اند بزرگ و با ارزش ‍ شماریم ، همین خود براى مخالفت ما با خدا و سرپیچى از فرمانش کافى بود.
رسول خدا صلى الله علیه و آله روى زمین غذا مى خورد و همچون بردگان مى نشست با دست خود کفشش را مى دوخت و جامه اش را وصله مى زد و بر الاغ برهنه سوار مى شد و پشت سر خود شخصى دیگرى را هم سوار مى کرد.
پرده اى با نقش و نگار بر در خانه اش آویخته دید، به همسرش گفت : اى زن ! این پرده را از جلو چشم من بردار؛ زیرا هرگاه به آن مى نگرم به یاد دنیا و زرق و برق آن مى افتم . او از ته دل از دنیا روى برتافت و نام یاد آن را در جانش ‍ میراند و دوست داشت که زیب و زیور دنیا از جلو چشمش دور باشد، تا از آن جامه زیبایى تهیه نکند و آن را در جاى آرامش ندارند و این ماندن همیشگى در آن نداشته باشد. پس دنیا را از جان خود بیرون راند و از دلش ‍ دور کرد و از چشمانش پنهان ساخت . آرى ! این چنین کسى که چیزى را دشمن بدارد از نگاه کردن به آن و از این که یاد و نام آن در حضورش برده شود نفرت دارد. راه و رسم رسول خدا صلى الله علیه و آله تو را به بدى ها و عیب هاى دنیا رهنمون مى شود، چه ، او و نزدیکانش در دنیا همیشه گرسنه بودند و با این که مقام و منزلت عظیمى (نزد خداوند) داشت ، زیب و زیورهاى دنیا از او دور نگه داشته شد، پس هر بیننده اى ، با دیده خرد خود بنگرد و ببیند که آیا خداوند با این کار محمد را تکریم کرده یا خوار و کوچکش نموده است ؟اگر بگوید، او را خوار و بى مقدار کرده است ، سوگند به خداى بزرگ که دروغ و بهتان بزرگى زده است اگر بگوید: او را گرامى داشته است ، پس بداند که خداوند دیگران را خوار و حقیر کرده است ؛ چرا که دنیایى را که از نزدیک ترین و مقرب ترین افراد خود گرفته براى آنان گسترده است . پس آن که خواهان پیروى است به پیامبر خود تاءسى جوید و گام در جاى گام هاى او گذارد و هر جا که او در آمده است درآید و گر نه از تباه شدن ایمن نباشد؛ زیرا خداوند محمد صلى الله علیه و آله را نشانه قیامت قرار داد و بشارت دهنده بهشت و بیم دهنده از کیفر و عقوبت . او با شکم گرسنه از دنیا رفت و با سلامت به آخرت قدم گذاشت . تا زمانى که عمرش به سر آمد و دعوت پروردگارش را اجابت کرد، سنگى روى سنگ نگذاشت . چه منت بزرگى خداوند بر ما نهاده که نعمت وجود آن حضرت را به ما ارزانى داشت که پیشروى وى است که ما از او پیروى مى کنیم و پیشوایى است که گام در جایى گام او مى نهیم .

عظمت پیامبر صلى الله علیه و آله
کان لى فیما مضى اءخ فى الله ، و کان یعظمه فى عینى صغر الدنیا فى عینه ، و کان لا یشکو و جعا الا عند برئه
گذشته برادرى در مسیر جاذبیت الهى داشتم ، کوچکى دنیا در چشمش او را در چشم من بزرگ مى کرد و از هیچ دردى شکایت نمى کرد مگر زمانى که از آن درد بهبود حاصل شده بود. 

پیام هاى پیامبر
اءرسله داعیا اءلى الحق و شاهدا على الخلق ، فبلغ رسالات ربه غیر وان و لا مقصر، و جاهد فى الله اءعدآءه غیر واهن و لا معذر اءمام من اتقى ، و بصر من اهتدى
و پیامبر صلى الله علیه و آله را فرستاد تا به حق فرا خواند و بر آفریدگان گواه باشد. او پیام هاى پروردگارش را رسان و در این راه نه سستى کرد و نه کوتاهى ورزید و در راه خدا با دشمنان او جنگید، بى آن که ناتوانى به او راه یابد، یا آن که عذر و بهانه آورد. او پیشواى پرهیزگاران و دیده ره یافتگان است .

عامل جلوگیرى از عذاب خدا
کان فى الارض اءمانان من عذاب الله ، و قد رفع احد هما، فدونکم الاخر فتمسکوابه : اءما الامان الذى رفع فهو رسول الله صلى الله علیه و آله و اءما الامان الباقى فالاستغفار. قال الله تعالى : (و ما کان الله لیعذبهم و اءنت فیهم و ما کان الله معذبهم و هم یستغفرون )
بر روى زمین دو عامل ایمن کنده از عذاب خدا وجود داشت که یکى از آن دو از دست رفت . پس آن دیگرى را بگیرید و بدان چنگ زنید. اما آن ایمنى بخشى که از دست رفت ، رسول خدا صلى الله علیه و آله بود و آن که باقى است ، آمرزش خواهى است . خداى متعال مى فرماید: (اى محمد)! تا تو را در میان آنان هستى ، خدا عذابشان نمى کند و تا زمانى که آمرزش مى طلبند، خدا عذابشان نکند. اراده و عزم نبوى
قائما باءمرک مستوفزا فى مرضاتک ، غیر ناکل عن قدم ، و لا واه فى عزم
پیامبر بر پا دارنده کار و فرمان توست و شتابنده در تحصیل رضایت تو، بى آنکه از پیشروى بترسد و عقب بنشیند و در عزم و اراده اش سستى نشان دهد.  نشانه قیامت
جعل محمدا صلى الله علیه و آله علما للساعه
خدایى بزرگ حضرت محمد صلى الله علیه و آله را نشانه قیامت قرار داده است . 
 واسطه از بین رفت گمراهى ها
اهل الارض یومئذ ملل متفرقه ، و اءهواء منتشره ، و طرائق متشتتة ، بین مشبه لله بخلقه ، اءو ملحد فى اسمه ، اءو مشیر الى غیره ، فهذا هم به من الضلالُة
در آن روزگاران که خداوند ذوالجلال خاتم الانبیاء صلى الله علیه و آله را برانگیخت ، مردم روى زمین مللى پراکنده و اقوامى با تمایلات متفرق در پیچاپیچ طرق درهم و برهم سرگردان و حیرت زده بودند، گروهى از آنان خدا را تشبیه به مخلوقاتش مى کردند و گروهى دیگر در اسماء مقدسش ‍ الحاد مى ورزیدند، جمع دیگرى با نام هاى الهى اشاره به موهومات و موجودات پست مى نمودند. خداوند سبحان آنان را به وسیله پیامبر اکرم از گمراهى نجات داد.
حجت هاى خداوند
بعث الله رسله بما خصهم به من وحیه ، و جعلهم حجة له على خلقه ، لئلا تجب الحجُة لهم بترک الاعذار الیهم ، فدعا هم بلسان الصدق الى سبیل الحق
خداوند، پیامبران خود را با آنچه از وحى خود به آنان اختصاص داده بود مبعوث گردانید و ایشان را بر مخلوقات خویش و دلیل خود قرار داد تا آن ها
(یعنى مخلوقات ) نتوانند نبودن حجت را وسیله عذر آوردن خود (به آگاه نبودنشان از او امر و نواهى الهى ) قرار دهند، آن گاه خداوند با زبانى راستگو (یعنى زبان پیامبران ) ایشان را به راه حق دعوت کرد. 
 سرانجام اختیار کردن دینى جز اسلام
ارسله بحجه کافیه ، و موعظه شافیه ، و دعوده متلافیه ، اءظهر به الشرائع المجهوله ، و قمع به البدع المدخوله ، و بین به الاحکام المفصوله . فمن یبتغ غیر الاسلام دینا تتحقق شقوته ، و تنفصم عروته ، و تعظم کبوته و یکن مابه الى الحزن الطویل و العذاب الوبیل
خداوند، پیامبر صلى الله علیه و آله را با دلیلى بسنده و اندرزى شفابخش و دعوتى جبران کننده فرستاد، به وسیله او شریعت ها و قوانین الهى ناشناخته مانده را آشکار ساخت و بدعت هاى نادرست را نابود کرد و احکام قطعى را بیان نمود. پس هر که دینى جز اسلامى اختیار کند بدبختى اش محقق است و دستگیره اش گسیخته و به سر در آمدنش سخت و فرجامش اندوه طولانى و عذاب شدید است . 
 مایه کمال دین
افضت کرامة الله سبحانه و تعالى الى محمد صلى الله علیه و آله ، فاءخرجه من اءفضل المعادن منبتا،... لها فروع طوال ؛ و ثمر لا ینال : فهو امام من اتقى ، و بصیره من اهتدى ،... سنته الرشد، و کلامه الفصل ، و حکمه العدل
با کرامت خداوند سبحان مقام پیامبرى به محمد صلى الله علیه و آله رسید. پس آن حضرت را از بهترین خاندان برکشید... درخت دودمان او را به شاخه هایى است بلند و برافراشته و دست کسى به میوه آن نرسد. او پیشواى پرهیزگاران است و دیده ره یافتگان .. رفتارش میانه روى و اعتدال است و طریقه اش راهنمایى و هدایت ، سخنش حق را زا باطل خدا سازد و داورى اش به عدل و داد است .
پاکى معنوى
،تاءس بنبیک الاطیب الاطهر صلى الله علیه و آله فان فیه اءسوة لمن تاءسى ، و عزاء لمن تعزى
پیروى کن از پیامبرت که پاک و پاکیزه تر از همه مخلوقات خدا بود، براى هر کسى که بخواهد پیروى از کمالات نماد در آن وجود مقدس است عالى ترین کمال براى تبعیت . و مهم ترین نسبت براى هر کسى که انتساب به او را بخواهد 
 فرمان بردن از پیامبر و اولیاى امر
اما بعد، فقد بعثت الیکم عبدا من عبادالله ، لا ینام اءیام الخوف ، فاسمعوا له ، و اءطیعوا اءمره فیما طابق الحق ، فانه سیف من سوف الله
بعد از حمد و ثنا، من بنده اى از بندگان خدا را به سوى شما فرستادم که در روزگار بیم و هراس نخوابد، از او بشنوید و فرمانش را در هر مورد که مطابق حق است اطاعت کنید؛ زیرا این مدر شمشیرى از شمشیرهاى خداوندى است . 
 پایان بخش وحى
اءرسه على حین فترة من الرسل ، و تنازع من الالسن ، فقفى ، به الرسل ، و ختم به الوحى .
خداوند او را در دورانى خالى از پیامبران و در دوران اختلاف در عقاید و سخنان فرستاد و او را در آخر پیامبران قرار داد و وحى را با نوبت او ختم فرمود. 
 مسابقه در خوبى ها
و الذى بعثه بالحق لتبلبلن بلبلة و لتغربلن غربلةُ، و لتساطن سوط القدر حتى یعود اسفلکم اءعلاکم ، و اءعلاکم اءسفلکم ، و لیسبقن سابقون کانوا قصرؤ ا، و لیقصرن سباقون کانوا سبقوا
قسم به خدایى که محمد صلى الله علیه و آوردن دین حق مبعوث گردانید، سخت در هم آمیخته و در هم و برهم و زیر و رو مى شوید و به شدت غربال مى گردید (تا صالح از طالح و خوب از بد جدا گردد) و هر آینه مانند دیگ جوشان که با تازیانه غلیان خود آنچه را در آن است زیر و رو مى کند و بالاترین شما به پست ترین مقام بازگشت مى نماید و هر آینه کسانى که در اسلام سابقه دارند، امام در وظایف (با دریافت حق خود) کوتاهى کرده اند، به طور یقین جلو خواهند افتاد و آنان که در خدمت به اسلام سابقه بسیارى دارند و مقامشان در اسلام جلوتر از دیگران است یقینا و قطعا باز خواهند ماند. 
 حال مردم هنگام بعثت محمد
ابتعثه و الناس یضربون فى غمرةُ، ویموجون فى حیرةُ. قد قادتهم اءزمُة الحین ، و استغلقت على اءفئدتهم اءقفال الرین
خداوند او را مبعوث به رسالت فرمود، در حالى که مردم آن دوران غوطه ور در جهالت و گمراهى بودند و در اسارت فراز و نشیب امواج حیرت . آنان در مهار فرمان هلاکت به این سو کشیده مى شدند و بر دل هاى آنان قفل هاى گناهان بسته بود. 
 وصف پیامبران
فى صفةُ الانبیاء -: فاستودعهم فى اءفضل مستودع ، و اءقرهم فى خیر مستقر... حتى اءفضت کرامة الله سبحانه و تعالى الى محمد صلى الله علیه و آله ، فاءجرجه من اءفضل المعادن منبتا، و اءعز، الارومات مغرسا؛ من الشجرة التى صدع منها .نبیاءه ، و انتجب منها اءمناء عترته خیر العتر، و اءسرته خیر الاسر، و شجرته خیر الشجر، نبتت فى حرم ؛ و بسقت فى کرم ؛ لها فروع طوال ، و ثمر لا ینال
آنان پیامبران را در برترین و دیعتگاه به ودیعت نهاد و در بهترین قرار گاه تثبیت فرمود تا آن گاه که کرامت خداوندى سبحانه و تعالى به محمد صلى الله علیه و آله منتهى گشت آن وجود مقدس را از برترین معادن رویاننده و عزیزترین اصول و ریشه ها براى کاشتن بیرون آورد. از آن درختى که خداوند آن را بشکافته و پیامبرانش را از آن بیرون آورده و امناى خود را از آن برگزیده است ، عترت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله بهترین عترت هاست و دودمانش بهترین دودمان ها و درختش بهترین درخت ها که در حرم روییده شده و به رشد رسیده است در کرم و مجد و شرف براى آن درخت شاخهایى است بلند و ثمرى است غیر قابل وصول .