سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : جمعه 91/12/25 | 12:52 صبح | نویسنده : علی اصغربامری

به نام خدا

بررسی نصوصی از رسول اکرم که ناظر بر امامت علی ( ع ) است

یکی این است که پبغمبر اکرم خطاب به اصحابش فرمود : « سلموا علی علی‏
بامره المومنین » به علی سلام بدهید به عنوان امارت مومنان و
امیرالمومنینی . این جمله مربوط به قضیه غدیر است . البته آن جمله حدیث‏
غدیر را علیحده ذکر می‏کنند . اهل تسنن این جمله را به صورت متواتر قبول‏
ندارند . کاری که علمای شیعه بعدها کرده‏اند همین بوده که ثابت کنند
اینگونه احادیث متواترند . در تجرید بیش از این ذکر نشده و این حدیث ،
ارسال مسلم گرفته شده است . شارح ( ملا علی قوشچی ) هم می‏گوید خیر ما
قبول نداریم که متواتر باشد ، یک خبر واحد است ، بعضی نقل کرده‏اند همه‏
نقل نکرده‏اند .

کتابهایی نظیر عبقات والغدیر ، کوشششان در این است که ثابت کنند این‏
احادیث متواترند . در این دو کتاب مخصوصا الغدیر ، ناقلان حدیث غدیر
طبقه به طبقه از قرن اول تا قرن چهاردهم ذکر شده‏اند . ابتدا شصت و چند
نفر از طبقه صحابه پیغمبر را نام می‏برد ( البته از کتب اهل تسنن ) . بعد
از طبقه تابعین ذکر می‏کند که از صحابه نقل کرده‏اند . اینها تقریبا مربوط
به قرن اول می‏شوند . در قرون بعد نیز طبقه به طبقه نقل کرده است .
مخصوصا کاری که در الغدیر صورت گرفته اینست که از جنبه ادبی قضیه‏
استفاده کرده و این ، کار خیلی خوبی است . عبقات و کتابهای دیگر در این‏
زمینه ، بیشتر به نقل حدیثی تمسک کرده‏اند که در هر قرنی چه کسانی نقل‏
کرده‏اند ولی الغدیر از جنبه ادبی هم استفاده کرده است چون در هر عصری هر
مطلبی که در میان مردم وجود داشته باشد ، شعرا آنرا منعکس می‏کنند . شعرا
منعکس کننده آن چیزی هستند که در زمان خودشان هست . می‏گوید اگر مسئله‏
غدیر مسئله‏ای بود که به قول آنها مثلا در قرن چهارم بوجود آمده بود ، دیگر
در قرون اول و دوم و سوم شعرا اینهمه شعر درباره‏اش نگفته بودند . در هر
قرنی ما می‏بینیم مسئله غدیر جزء ادبیات آن قرن است . بنابراین چگونه‏
می‏توانیم این حدیث را انکار کنیم . و این ، از نظر تاریخی روش خوبی‏
است . ما خیلی از اوقات برای اثبات وجود موضوعی در تاریخ می‏رویم سراغ‏
ادبا . می‏بینیم در هر قرنی همه ادبا این موضوع را منعکس کرده‏اند ، معلوم‏
می‏شود که این ، در زمان آنها فکر موجودی بوده است . " عبقات " نیز
گاهی برای یک حدیث یک کتاب نوشته است که در آن راویان آن حدیث را
ذکر کرده و اینکه آیا این راوی درست است یا نادرست ، فلان کس گفته‏
درست است و . . . یک شاخه درخت پرشجری
درست کرده که اصلا انسان حیرت می‏کند از اینهمه تتبعی که این مرد داشته‏
است .
یکی دیگر جمله‏ای است که باز از پیغمبر نقل کرده‏اند که خطاب به علی (
ع ) فرمود : « انت الخلیفة بعدی » . غیر از این دو جمله ، جملات دیگری‏
نیز هست . متأسفانه دو هفته پیش که از اینجا می‏رفتم ، یادداشتهایم راجع‏
به امامت را گم کردم . در آنجا این احادیث را یادداشت کرده بودم .
اجمالا کتابهایش را می‏دانم ولی خصوصیاتش یادم نیست .
سیره ابن هشام کتابی است که در قرن دوم نوشته شده . خود ابن هشام‏
ظاهرا در قرن سوم است ولی اصل سیره از ابن اسحاق است که در اوایل قرن‏
دوم می‏زیسته و ابن هشام کتاب او را تلخیص و تهذیب کرده است . از کتبی‏
است که مورد اعتماد اهل تسنن است . در آنجا دو قضیه را نقل می‏کند که‏
این کتاب ( تجرید ) نقل نکرده ولی چون مضمون همین مضمون است من نقل‏
می‏کنم .