سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : پنج شنبه 91/11/5 | 8:50 عصر | نویسنده : علی اصغربامری

به نام خدا

شهادت موسى بن جعفر علیهما السّلام‏

1- در روایات صحیح وارد شده که سندى بن شاهک امام کاظم را بوسیله رطب مسموم کرد، همین‏که آن حضرت تعداد ده عدد خرماخورد سندى لعین گفت: بیشتر میل کن؟ فرمود: تو مأموریت خود را انجام دادى و بحاجت خود رسیدى؛ آن زهر زهرى بوده که بعد از سه روز انسان را تلف میکرده؛ بعد از آن سندى بن شاهک مردمان عادل و قاضى‏ها را جمع کرد و موسى بن جعفر علیه السّلام را بآنان نشان داد.

موسى بن جعفر علیهما السّلام بآن مردم فرمود: من ظاهرا سالم هستم ولى باطنا مسموم شده‏ام، امروز رنگ من بشدت قرمز میشود، فردا شدیدا زرد خواهد شد، پس فردا سفید میگردد و بسوى رحمت خدا خواهم رفت.

همانطور که آن بزرگوار فرموده بود در آخر روز سوم در سنه (183) هجرى شهید شدساعت شهادت: چاشت، بقولى طرف عصر. روز شهادت از ایام هفته: روز جمعه. روز شهادت از ایام ماه: پنجم یا ششم یا بیست و چهارم یا بیست و پنجم ماه رجب. ماه شهادت: ماه رجب. سال شهادت:

سال یکصد و شصت و هشت هجرى، بقولى یکصد و هشتاد و سوم. محل دفن:

کاظمین. مدت عمر: پنجاه و چهار سال، بقولى پنجاه و پنج سال، بقولى شصت و پنج سال. مدت امامت: بیست و هشت سال و نه ماه. قاتل: سندى بن شاهک بدستور هارون الرشید علت وفات: زهرى بود که در طعام یا خرما ریخته بودند؛ سنّ حضرت موسى بن جعفر علیهما السّلام در موقع وفات (54) سال بوده. مدت (20) سال را با امام جعفر صادق بود. مدت (34) سال هم امامت کرد.

سندى بن شاهک لعنه اللّه جنازه موسى بن جعفر علیهما السّلام را در مجلس پاسبانها که نزدیک پل بود حمل کرد، صورت مبارک آن حضرت را بازنمود، منادى ندا کرد: هر کس بخواهد جنازه موسى بن جعفر علیه السّلام را ببیند آزاد است، موسى بن جعفر بدرد خدائى مرده، مسموم و مقتول نشده. مردم مى‏آمدند و بجنازه آن حضرت نگاه میکردند، آنگاه جنازه آن بزرگوار را بطرف قبرستان قریش بردند. مردم از جنازه آن حضرت تشییع کردند تا در مدینة السلام (کاظمین) در آن موضعى که براى خود خریدارى کرده بود دفن شد.

غلام موسى بن جعفر علیه السّلام که نامش مسافر بود میگوید: در یکى از شبها ما رختخواب امام رضا علیه السّلام را گسترانیدیم، رسم آن حضرت این بود که براى خوابیدن دیر مى‏آمد، ولى آن شب را تا صبح در منزل و خوابگاه خود نیامد، لذا اهل خانه ناراحت شدند، ترسیدند، بجهت دیر آمدن آن حضرت دچار وحشت گردیدند.

وقتى که صبح شد ناگاه امام رضا علیه السّلام بدون خبر وارد خانه شد، ام احمد را خواست و فرمود: آن امانتى که پدرم نزد تو نهاده حاضر کن- امام رضا نشانى آن امانت را داد- ام احمد چون این خبر وحشتناک را شنید صدا بگریه بلند کرد، لطمه بصورت زد، لباس‏هاى خود را پاره کرد و گفت: بخدا قسم که مولاى من از دستم رفت.

امام رضا علیه السّلام او را امر بصبر کرد، فرمود: این موضوع را پنهان کن! آن را ظاهر مکن تا این خبر به والى مدینه برسد، مردم براى او تعریف کنند و از زبان ما شنیده نشود.

آنگاه امّ احمد کیسه‏اى را آورد که امانتهاى موسى بن جعفر با (6000) دینار در آن بود، آن را به امام رضا علیه السّلام تسلیم کرد وخبر شهادت موسى بن جعفر علیه السّلام را منتشر نکردند تا اینکه خبر فوت آن حضرت از زبان مردم بگوش والى مدینه رسید. همین‏که ما خبر شهادت امام کاظم را از زبان مردم شنیدیم و با آن شبى که امام رضا علیه السّلام در منزل نیامده بود تطبیق کردیم دیدیم همانطور بود که آن حضرت فرموده بود.

منبع:ترجمه إثبات الوصیة للإمام علی بن ابی طالب ع، متن، ص: 378