سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : جمعه 92/2/20 | 11:34 عصر | نویسنده : علی اصغربامری

بسم رب الشهداءوالصدیقین

شرح حال محمّد بن ابى بکر
مـحـمـّد بـن ابـى بـکـر بـن ابـى قـحـافـه ، جـلیـل القـدر عـظـیـم المـنزلة از خواصّ امیرالمؤ منین علیه السّلام و از حواریّین آن حضرت بـلکـه بـه مـنـزله فـرزنـد آن حـضـرت اسـت ؛ چـه آنـکـه مـادرش اَسـْماء بِنْت عُمَیْس که اوّل زوجه جعفر بن ابى طالب علیه السّلام بود بعد از جعفر، زوجه ابى بکر شد و محمّد را در سـفـر حـَجَّةُ الْوِداع مـتـولّد نـمـود و بعد از ابوبکر، زوجه حضرت امیرالمؤ منین علیه السـّلام شـد؛ لاجـرم محمّد در حجر امیر المؤ منین علیه السّلام تربیت شد و پدرى غیر از آن حـضرت نشناخت حتّى آنکه امیرالمؤ منین علیه السّلام فرمود: محمّد فرزند من است از صُلْب ابـوبـکر. و محمّد در جمل و صفیّن حضور داشت و بعد از صفین امیرالمؤ منین علیه السّلام او را حـکومت مصر عطا فرمود و در سنه سى و هشتم معاویه عمرو بن عاص و معاویة بن خدیج و ابـوالاعـور سـَلْمـى را بـا جماعت بسیار به مصر فرستاد، آن جماعت با هوا خواهان عثمان اجـتـمـاع کردند و با محمّد جنگ نمودند و او را دستگیر کردند، پس معاویة بن خدیج محمّد را بـا لب تـشـنـه گـردن زد و جـثـّه او را در شـکم حِمارى گذاشت و آتش زد و محمّد در آن وقت بـیـست و هشت سال از سنّش ‍ گذشته بود. گویند چون این خبر به مادرش رسید از کثرت غـصـّه و غـضـب خـون از پـسـتـانـش چکید و عایشه خواهر پدرى محمّد قسم خورد تا زنده است پـخـتـنـى نـخـورد و بعد از هر نمازى نفرین مى کرد بر معاویه و عمرو عاص و ابن خدیج . و چـون خـبـر شـهـادت محمّد به حضرت امیرالمؤ منین علیه السّلام رسید زیـاده محزون و اندوهناک شد و خبر قتل محمّد را براى ابن عبّاس به بصره نگاشت به این کلمات شریفه :
اَمـّا بـَعـْدُ؛ فـَاِنَّ مـِصـْرَ قـَدِ افـْتـُتـِحـَتْ وَ مـُحـَمَّدُ بـْنُ اَبـى بَکْرٍ قَدِ اسْتُشْهِدَ فَعِنْدَاللّهِ نـَحـْتـَسـِبـُهُ وَلَدا ن اصـِحـا وَعـامـِلا ک ادِحـا وَسـَیـْفـا قـادِحـا قـاطـعـا خ ل وَرُکـْنـا دافـِعـا وَقـَدْ کـُنـْتُ حَثَثْتُ النّاسَ عَلى لِحاقِهِ وَاَمَرْتُهُمْ بِغی اثِهِ قَبْلَ الْوَقْعَةِ وَدَعَوْتُهُمْ سِرًّا وَجَهْرا وَعودا وَبَدْءا.
فـَمـِنـْهـُمُ اْلاَّ تـی ک ارِها وَمِنْهُمُ الْمُعْتَلُّ ک اذِبا وَمِنْهُمُ الْقاعِدُ خاذِلا اَسْئَلُ اللّهَ اَنْ یَجْعَلَ لی مـِنـْهـُمْ فـَرَجا عاجِلا فَوَاللّهِ لَوْلا طَمَعی عِنْدَ لِقآءِ عَدُوّىّ فی الشَّهادَةِ وَتَوْطِینی نَفْسی عَلَى الْمـَنـِیَّةِ لاََ حـْبـَبـْتُ اَن لا اَبـْقـى مـَعَ ه ؤُلا ءِ یـَوْمـا و احـِدا وَلا اَلْتـَقـِىَ بـِهـِمـْ اَبَدا.
ابـن عـبـّاس چون بر شهادت محمّد اطلاع یافت به جهت تعزیت امیرالمؤ منین علیه السّلام از بـصره به کوفه آمد و آن حضرت را تعزیت بگفت ؛ یکى از جاسوسان امیرالمؤ منین علیه السـّلام از شـام آمـد و گـفـت : یـا امـیـرالمـؤ مـنـیـن ! خـبـر قتل محمّد به معاویه رسید او بر منبر رفت و مردم را اعلام کرد و چنان شام شادى کردند که مـن در هـیـچ وقـت اهـل شـام را بـه آن نـحـو مـسـرور نـدیـدم ؛ حـضـرت فـرمـود: انـدوه ما بر قـتـل او بـه قـدر سـرور ایـشـان اسـت بـلکـه انـدوه مـا زیـادتـر اسـت بـه اضـعـاف آن .و روایـت اسـت کـه در حـقّ محمّد فرمود: اِنَّهُ کانَ لی رَبیبا وَکُنْتُ لَهُ والِدً اُعـِدُّهُ وَلَدًا. و مـحـمّد علیه السّلام برادر امّى عبداللّه و عون و محمّد پسران جـعـفـر و بـرادر یـحـیى بن امیرالمؤ منین علیه السّلام و پسر خاله ابن عبّاس و پدر قاسم فقیه مدینه است که جدّ اُمّى حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام باشد.